از منظر دانش نوآوری نظامیافته یا TRIZ همه سیستمها از زمان تولدشان برای انجام کاری و برآوردن نیازی، به مرور زمان به سوی ایدهآلی حرکت میکنند. ایدهآل یعنی سیستمی که نباشد، اما کارش انجام شود. هر چه میزان این نبودن بیشتر شود، سیستم به سمت ایدهآلی حرکت نوآورانه دارد.
این حرکت، وقتی در مسیر دیگری میافتد، که از اندیشه طراحان سیستم یا فلسفه وجودیاش، آگاهانه یا جاهلانه، عمدی یا سهوی، فاصله بگیرد.
استعلام خلافی خودرو از طریق پیامک یا ثبتنام اینترنتی برای آزمونها و کنترل ترافیک بدون حضور مامور، نمونههایی از حرکت در مسیر ایدهآلی و بودن در میانههای راه است. وقتی کنکور نگیریم و هر کسی به دانشگاهی که شایستگیاش را دارد وارد شود، یعنی به ایدهآل نزدیکتریم.
همیشه وقتی سفرهای استانی دولت محترم پیشین را مرور میکردم و خبرهای مفتخر بودن دولت به تعداد میلیونی نامهها و یادداشتهای دریافتی از دست مردم شهر و روستا را میخواندم به این فکر میکردم که این خوب است یا نه؟ آموختههایم از TRIZ را مرور میکردم.
برای کامل بودن هر سیستم وجود چهار جزء ضروری است: موتور محرک، عضو انتقالدهنده، عضو کاری و عضو کنترلی.
در سیستمهای مکانیکی و کاملا شناخته شده مانند خودرو، تشخیص اجزای سیستم و تفکیک آنها از هم ساده است. چرخها عضو کاریاند، گیربکس و میل گاردان و متعلقات نقش انتقالدهنده را دارند، سیستم تعلیق و فرمان و پدالهای کلاچ و ترمز و گاز در نقش عضو کنترلیاند.
در سیستمهای پیچیدهتر به ویژه وقتی انسان در سیستمی نقش مؤثر ایفا میکند مانند همه سیستمهای اجتماعی کار دشوار میشود و گاه بحث برانگیز. تشخیص اجزا و نقشها از هم به راحتی ممکن نیست. مثلا در سیستم آموزشی و علمی کشور، راحت نمیشود تفکیک کرد که شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، وزارت علوم تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کجا نقش مستقل باید ایفا کنند و به خاطر چه نقشی متولد شدند و کجا درگیر همپوشانی و خطا در درک جایگاه خود هستند. باید نشست و دقیق آنها را از اساسنامه و زمان تولدشان تا امروز زیر ذرهبین برد و بعد، تفکیک و تشخیص ساده میشود.
بخشی از این ماجرا به «دیده شدن» عضو کاری برمیگردد و شناخته شدن و پیامدهای طبیعی مانند معروف شدن. حالا وقتی کسی بخواهد شناخته شود، ناگزیر است مدام به عضو کاری تنه بزند و جای او را دچار ابهام کند.
وقتی دولت درگیر دریافت یادداشتهای مستقیم از مردم میشود یعنی سیستم درست کار نمیکند که مردم به عنوان عضو کاری (انجامدهنده مجموعه فعالیتهای پیشبرنده و مولد کشور) ناچار میشوند کاستیها را مستقیم به بالاترین مسؤول اجرایی کشور برسانند. و وقتی رفتار این مقام ارشد، پذیرا و تاییدکننده و مشتاق این کانال دریافت اطلاعات باشد و دستور مستقیم هم بدهد، یعنی نادیده گرفتن کل سیستم و اجزای کاری موجود و نشان دادن مسیر میانبر به همه. کافی است تعدادی از این مسیر، به درخواست قانونی یا تبصرهای خود برسند، این تعداد، موج گسترهای از تقاضاها را به جای هدایت به مجراهای سیستمی و قانونی، به این میانبر میکشاند.
در این تحلیل سیستمی، هر چه مردم بیشتر کار کنند و جاده کار و تولید برایشان هموارتر باشد، یعنی عده کمتری کارمند دولت میمانند. یعنی دولت مشغول تدوین لایحههای قانونی پیشران و فراتر از انتظار روزمرگی ملت است. یعنی بیشتر به این که «چه بشود خوب است؟» فکر میکند. یعنی مردم از تلاش خود خوشحال و راضیاند و مشتاق پرداخت مالیات و عوارض قانونی. میبینند که مالیاتشان در چه چرخه شفافی صرف زیرساختها میشود و جریان ثروت چطور در کشور مولد و سازنده است.
وقتی دولت و مجلس، موضوعشان «چرا چنان شد؟» باشد و مشغول واکنش به اعتراضها و حجم زیاد درخواستهای اولیه مردم و دستاندرکاران تولید باشد و فراتر از آن ادعا داشته باشد و مدام گزارش دهد که ببینید ما چقدر کار میکنیم، یعنی یا سیستم را درست نچیده و جای برخی اجزا خالی است، یا خودش را جای عضو کاری فرض کرده و به خطا، زیاد کار کردن خودش را نشانه حرکت کشور به سمت مطلوب میبیند. البته، میدانیم که در مرحله طراحی و راهاندازی اولیه برای استقرار هر سیستمی، حجم زیاد کار در بخش موتور محرک، طبیعی است. اما پس از آن، خیر.
سال 2008 به میزبانی سازمان بهرهوری آسیایی (APO) برای شرکت در کارگاهی آموزشی با حضور نمایندگانی از کشورهای مختلف آسیایی، چند روزی سنگاپور بودم. در برنامهمان شرکت در یک کنفرانس بینالمللی و بازدید از یک نمایشگاه توانمندیهای شرکتهای کوچک و متوسط نیز پیشبینی شده بود. هم در کنفرانس و هم در نمایشگاه، تعدادی از مدیران شرکتهای کوچک سنگاپور را ملاقات کردم. به صراحت میگفتند دولت ما Proactive است. در فرهنگ لغات چنین ترجمهای برای این واژه آمده است: ایجاد یا کنترل وضعیت با منجر شدن به رخ دادن چیزی، به جای واکنش نشان دادن بعد از اتفاق افتادن واقعهای.
وزیر اقتصاد وقت سنگاپور آمد و سخنرانی کرد. گفت ما تیمهای مشخصی داریم که دنیا را رصد میکنند و در پی آن با مدام سفر کردن به نقاط مختلف دنیا وضع آنها را حضوری مشاهده و گزارش میکنند. قانونها را طوری وضع میکنیم و سیاستها جوری تدبیر میکنیم که همیشه مسیر حرکت برای بخش خصوصی و به ویژه شرکتهای کوچک و متوسط هموار باشد نه این که مانعی سر آنها قرار گیرد و ما وارد عمل شویم تا جاده را باز کنیم. دولت باید همیشه دورتر را ببیند و جلوتر حرکت کند.
این یادداشت روز دوشنبه 30 تیر 1393 در خبرآنلاین منتشر شده است.