خلاقانه گام برداشتن در مسیر حل مسأله

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوآوری نظام‌یافته» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ب.ظ سیدعلیرضا کاشی‌زاد
قسمت دوم مستند نوآوری نظام یافته

قسمت دوم مستند نوآوری نظام یافته

تماشا کنید

 

۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۰۰ ۰ نظر
سیدعلیرضا کاشی‌زاد

قسمت اول مستند نوآوری نظام یافته

تماشا کنید

بازپخش مستند پنج قسمتی آشنایی با نوآوری نظام‌یافته / از 17 شهریور 1393 ساعت 22 / شبکه چهار

دوشنبه شب - 17 شهریور 1393 - پیامکی دریافت شد که می گفت: مستند آشنایی با نوآوری نظام یافته TRIZ در برنامه بازپخش شبکه چهار قرار گرفت و به مدت پنج شب به روی آنتن می رود.

ساخت این مستند با حضور افراد نام آشنای حوزه ی نوآوری نظام یافته در ایران به سال 1385 باز می گردد.
یکی از ویژگی های این مستند حضور چند تن از متخصصان بین المللی است؛ همچنین تجربه ی دقایقی از کلاس های آموزشی زنده یاد دکتر محمدحسین سلیمی نمین.
طبق پیام دریافتی از شبکه چهار سیما این مجموعه از دوشنبه شب 17 شهریور به مدت 5 شب متوالی و حوالی ساعت 22 بازپخش خواهد شد.
پیش تر در اکسیر نوآوری یادداشت هایی به قلم محمود کریمی در این باره نوشته شده است:
 
۱۸ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۱۰ ۱ نظر
سیدعلیرضا کاشی‌زاد

اتو کشیده هستید؟

سیدعلیرضا کاشی‌زاد

ابتدا یادداشتی را می خوانید که سال گذشته در سومین شماره فصلنامه نوآوری نظام یافته منتشر شد. [...] بهانه یادآوری این یادداشت خبری بود که امروز در سرویس علم و فناوری خبرگزاری ها آمد. نام Whirlpool و P&G را علاوه بر این خبر، یک جای دیگر هم می بینید. وقتی سخن از شرکت هایی است که برای گروه های تحقیق و توسعه خود دوره های آموزشی و برنامه های مشاوره ای TRIZ را گنجانده اند.

...

لباس شما قبل از مرحله­ ی اتو کشیدن کجاست؟ دارد خشک می­ شود؛ چون لباس را شسته ­ایم. البته ما نشسته ­ایم! زحمت بر دوش ماشین­ لباسشویی بود. تازه آن قدیم­ ها که ماشین لباسشویی و پودرهای چندآنزیمه نبود، تشتی بود و آب و صابونی ... بیایید به آینده برویم، یعنی به پس از اتو کشیدن. خب معلوم است دیگر! شاید برای مدتی روی چوب لباسی بماند. مثلا تا آخر همین هفته که برای فلان مهمانی می ­خواهید به تن کنید، ساکت و آرام در کمد خوابیده است! دست چوب لباسی هم درد نکند. کم یا زیاد وزن لباسی را تحمل می­ کند و لباس اتوکشیده را تا وقت نیازمان در آغوش دارد. 

بیایید برخی از این سیستم ­های درگیر را از درون تحلیل کنیم. مثلا اتو چه اجزایی دارد؟ چه ویژگی­ هایی دارد؟ آیا حفره­ های بخار می­ توانند به ما ایده ای بدهند؟ راستی مگر قصه ما با رطوبت و این­ها در ارتباط نیست؟ اتاقی که در اطراف سیستم داریم لباسمان را اتو می ­کنیم، می­ تواند منبعی باشد برای این دما و رطوبت و ... یعنی جست و جوی مکانیزمی خود به خودی تا این لباسمان - در اتاق یا در کمد یا هنگام خشک شدن یا اصلا از همان وقتی دارد شسته می­ شود- اتو کشیده به دست ما برسد؟
اگر تجربه نکرده باشیم، لااقل در فیلم­ های قدیمی دیده­ ایم که نقش اول داستان، شب­ هنگام وقتی می­ خواهد استراحتی کند شلوار پلوخوری خود را روی زمین می ­اندازد و پس از آن تشک را می­ اندازد و می ­گیرد تخت می ­خوابد تا صبح شلوارش اتو کشیده باشد! البته بیرون از خانه­ ها، در تشکیلات خشک­ شویی ­ها هم می­ توان میزهای اتوی متفاوت­ تری دید.
آینده­ ی این فناوری اتو کشیدن را می­ توانید مطالعه کنید و ببینید پیشگامان طراحی چنین سیستمی که سال­هاست در اسباب جهیزیه ­ی عروس دیده می­ شود، دارند چه تغییراتی را روی اتو می­ دهند؟
اگر اتو کشیدن را قدری متفاوت­ تر تحلیل کنیم، می­توان با نگاه ایده­ آلی به داستان نگاه کرد. راستی شما ایده ­ای برای بهبود اتو دارید؟ از کجا شروع کنیم؟

دو شرکت آمریکایی به معرفی فناوری جدیدی پرداخته‌اند که بخش مهمی از تنش زندگی مدرن یعنی لباس تمیز و مرتب را حل خواهد کرد. به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، فناوری «Swash» همزمان یک ماشین لباسشویی و یک اتو بوده که در مدت کوتاهی لباسها را تمیز کرده، بوی بد آنها را از بین برده و چروکهای ایجاد شده را با فشار دادن یک دکمه صاف می‌کند. مقادیری از مایع بطور مستقیم بر روی لباسها پاشیده شده و سپس یک خشک‌کن به چرخش هوا در دستگاه می‌پردازد. پس از تنها 10 دقیقه می‌توان لباس را که تمیز و مرتب شده، پوشید. این دستگاه 499 دلاری که توسط شرکتهای Whirlpool و P&G طراحی شده، از ارتفاعی برابر با 1.3 متر و عرض 43 سانتیمتر برخوردار است. آویز لباس درون این دستگاه قرار می‌گیرد که در زمان بسته بودن 76 سانتیمتر و هنگامیکه گسترش می‌یابد، این اندازه به 1.39 متر می‌رسد. به ادعای سازندگان، دستگاهی با این اندازه برای اتاق خواب یا کمد لباس بسیار مناسب است بویژه اینکه دیگر نیازی به میز اتو نخواهد بود. چراغهای روی Swash به شمارش طول دوره چرخش پرداخته و کاربر را از زمان آماده بودن لباسش آگاه می‌کند.  سیستم Swash از وزنه‌هایی برای نگهداشتن لباسها در جای خود استفاده کرده و همزمان مایع از جلو و عقب به لباس افشانده می‌شود. بخش خشک‌کن حرارتی، هوا را داغ کرده و در میان لباس گردش می‌دهد؛ هنگامی که این هوا به مایع درون الیاف برخورد می‌کند، با بخار چروکها را از بین می‌برد. این دستگاه نیازی به آب نداشته و همچنین به لوله‌کشی احتیاج ندارد که این امر آن را به یک دستگاه کاملا قابل حمل تبدیل کرده است. پارچه‌های جنس جین، پشم، پلی استر، لایکرا، پنبه، ترمه، پولک‌دار، منجوق‌دار و توری براحتی در این دستگاه شسسته می‌شوند. انتظار می‌رود Swash از ماه سپتامبر در بازار آمریکا وارد شود اما ورود این دستگاه به بازار بین‌المللی و قیمت آن هنوز مشخص نشده است.

article-title

۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۶:۲۸ ۰ نظر
سیدعلیرضا کاشی‌زاد

دولت پرکار و دولت بی‌کار!


امیدواریم آرزوی بی‌کاری دولت، روزی برآورده شود. این یادداشت درباره تصوری دور از ذهن است. نگاهی دارد به این که دولت خوب، چگونه دولتی است؛ پرکار یا بی‌کار؟

از منظر دانش نوآوری نظام‌یافته یا TRIZ همه سیستم‌ها از زمان تولدشان برای انجام کاری و برآوردن نیازی، به مرور زمان به سوی ایده‌آلی حرکت می‌کنند. ایده‌آل یعنی سیستمی که نباشد، اما کارش انجام شود. هر چه میزان این نبودن بیشتر شود، سیستم به سمت ایده‌آلی حرکت نوآورانه‌ دارد.

این حرکت، وقتی در مسیر دیگری می‌افتد، که از اندیشه طراحان سیستم یا فلسفه وجود‌ی‌اش، آگاهانه یا جاهلانه، عمدی یا سهوی، فاصله بگیرد.

استعلام خلافی خودرو از طریق پیامک یا ثبت‌نام اینترنتی برای آزمون‌ها و کنترل ترافیک بدون حضور مامور، نمونه‌هایی از حرکت در مسیر ایده‌آلی و بودن در میانه‌های راه است. وقتی کنکور نگیریم و هر کسی به دانشگاهی که شایستگی‌اش را دارد وارد شود، یعنی به ایده‌آل نزدیک‌تریم.

همیشه وقتی سفرهای استانی دولت محترم پیشین را مرور می‌کردم و خبرهای مفتخر بودن دولت به تعداد میلیونی نامه‌ها و یادداشت‌های دریافتی از دست مردم شهر و روستا را می‌خواندم به این فکر می‌کردم که این خوب است یا نه؟ آموخته‌هایم از TRIZ را مرور می‌کردم.

برای کامل بودن هر سیستم وجود چهار جزء ضروری است: موتور محرک، عضو انتقال‌دهنده، عضو کاری و عضو کنترلی.

در سیستم‌های مکانیکی و کاملا شناخته شده مانند خودرو، تشخیص اجزای سیستم و تفکیک آن‌ها از هم ساده است. چرخ‌ها عضو کاری‌اند، گیربکس و میل گاردان و متعلقات نقش انتقال‌دهنده را دارند، سیستم تعلیق و فرمان و پدال‌های کلاچ و ترمز و گاز در نقش عضو کنترلی‌اند.

در سیستم‌های پیچیده‌تر به ویژه وقتی انسان در سیستمی نقش مؤثر ایفا می‌کند مانند همه سیستم‌های اجتماعی کار دشوار می‌شود و گاه بحث برانگیز. تشخیص اجزا و نقش‌ها از هم به راحتی ممکن نیست. مثلا در سیستم آموزشی و علمی کشور، راحت نمی‌شود تفکیک کرد که شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، وزارت علوم تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کجا نقش مستقل باید ایفا کنند و به خاطر چه نقشی متولد شدند و کجا درگیر هم‌پوشانی و خطا در درک جایگاه خود هستند. باید نشست و دقیق آن‌ها را از اساسنامه و زمان تولدشان تا امروز زیر ذره‌بین برد و بعد، تفکیک و تشخیص ساده می‌شود.

بخشی از این ماجرا به «دیده شدن» عضو کاری برمی‌گردد و شناخته شدن و پیامدهای طبیعی مانند معروف شدن. حالا وقتی کسی بخواهد شناخته شود، ناگزیر است مدام به عضو کاری تنه بزند و جای او را دچار ابهام کند.

وقتی دولت درگیر دریافت یادداشت‌های مستقیم از مردم می‌شود یعنی سیستم درست کار نمی‌کند که مردم به عنوان عضو کاری (انجام‌دهنده مجموعه فعالیت‌های پیش‌برنده و مولد کشور) ناچار می‌شوند کاستی‌ها را مستقیم به بالاترین مسؤول اجرایی کشور برسانند. و وقتی رفتار این مقام ارشد، پذیرا و تاییدکننده و مشتاق این کانال دریافت اطلاعات باشد و دستور مستقیم هم بدهد، یعنی نادیده گرفتن کل سیستم و اجزای کاری موجود و نشان دادن مسیر میان‌بر به همه. کافی است تعدادی از این مسیر، به درخواست قانونی یا تبصره‌ای خود برسند، این تعداد، موج گستره‌ای از تقاضاها را به جای هدایت به مجراهای سیستمی و قانونی، به این میان‌بر می‌کشاند.

در این تحلیل سیستمی، هر چه مردم بیشتر کار کنند و جاده کار و تولید برای‌شان هموارتر باشد، یعنی عده کمتری کارمند دولت می‌مانند. یعنی دولت مشغول تدوین لایحه‌های قانونی پیشران و فراتر از انتظار روزمرگی ملت است. یعنی بیشتر به این که «چه بشود خوب است؟» فکر می‌کند. یعنی مردم از تلاش خود خوشحال و راضی‌اند و مشتاق پرداخت مالیات و عوارض قانونی. می‌بینند که مالیاتشان در چه چرخه شفافی صرف زیرساخت‌ها می‌شود و جریان ثروت چطور در کشور مولد و سازنده است.

وقتی دولت و مجلس، موضوع‌شان «چرا چنان شد؟» باشد و مشغول واکنش به اعتراض‌ها و حجم زیاد درخواست‌های اولیه مردم و دست‌اندرکاران تولید باشد و فراتر از آن ادعا داشته باشد و مدام گزارش دهد که ببینید ما چقدر کار می‌کنیم، یعنی یا سیستم را درست نچیده و جای برخی اجزا خالی است، یا خودش را جای عضو کاری فرض کرده و به خطا، زیاد کار کردن خودش را نشانه حرکت کشور به سمت مطلوب می‌بیند. البته، می‌دانیم که در مرحله طراحی و راه‌اندازی اولیه برای استقرار هر سیستمی، حجم زیاد کار در بخش موتور محرک، طبیعی است. اما پس از آن، خیر.

سال 2008 به میزبانی سازمان بهره‌وری آسیایی (APO) برای شرکت در کارگاهی آموزشی با حضور نمایندگانی از کشورهای مختلف آسیایی، چند روزی سنگاپور بودم. در برنامه‌مان شرکت در یک کنفرانس بین‌المللی و بازدید از یک نمایشگاه توانمندی‌های شرکت‌های کوچک و متوسط نیز پیش‌بینی شده بود. هم در کنفرانس و هم در نمایشگاه، تعدادی از مدیران شرکت‌های کوچک سنگاپور را ملاقات کردم. به صراحت می‌گفتند دولت ما Proactive است. در فرهنگ لغات چنین ترجمه‌ای برای این واژه آمده است: ایجاد یا کنترل وضعیت با منجر شدن به رخ دادن چیزی، به جای واکنش نشان دادن بعد از اتفاق افتادن واقعه‌ای.

وزیر اقتصاد وقت سنگاپور آمد و سخنرانی کرد. گفت ما تیم‌های مشخصی داریم که دنیا را رصد می‌کنند و در پی آن با مدام سفر کردن به نقاط مختلف دنیا وضع آن‌ها را حضوری مشاهده و گزارش می‌کنند. قانون‌ها را طوری وضع می‌کنیم و سیاست‌ها جوری تدبیر می‌کنیم که همیشه مسیر حرکت برای بخش خصوصی و به ویژه شرکت‌های کوچک و متوسط هموار باشد نه این که مانعی سر آن‌ها قرار گیرد و ما وارد عمل شویم تا جاده را باز کنیم. دولت باید همیشه دورتر را ببیند و جلوتر حرکت کند.


این یادداشت روز دوشنبه 30 تیر 1393 در خبرآنلاین منتشر شده است.

۳۱ تیر ۹۳ ، ۱۳:۲۵ ۰ نظر
محمود کریمی

رد کارپت و ماجرای کنفرانس سال 2006 انجمن TRIZ اروپا

جلسه‌ای در خیابان دانشگاه (ضلع شرقی دانشگاه تهران) پایان یافت. قدم‌زنان آمدم به سوی کتاب‌فروشی‌ها. کتاب «زندگی سراسر حل مساله است» کارل پوپر (نشر مرکز، شابک 9789643057916) را خریدم. کتاب تازه‌ای با نام «نوآوری» و زیرعنوان «از نان شب واجب‌تر است» (انتشارات صبح صادق، قم، شابک 9789648403930) را هم دیدم. به سبد اضافه شد. از کتاب «تغییر ذهن» هوارد گاردنر که آقای دکتر سیدکمال خرازی ترجمه‌اش کرده‌اند (نشر نی، شابک 9789643129535) هم نتوانستم بگذرم.
رسیدم جلوی سینما بهمن در میدان انقلاب. «رد کارپت» ساخته رضا عطاران روی پرده بود. سئانس بعدی فیلم 15 دقیقه دیگر شروع می‌شد. وقت داشتم. بلیت خریدم و رفتم داخل. ضمن تماشای فیلم مدام یاد تجربه‌های مشابه دوستان و آشنایانی افتادم که «چیزی را خواستند» و از ته دل خواستند و با همه وجود برای به دست آوردنش تلاش کردند.
قصه تصمیم به رفتن و شرکت در کنفرانس TFC2006 که کنفرانس سالانه انجمن TRIZ اروپا (ETRIA) است، به خاطرم آمد.
سال 1384 قراری داشتیم از سوی مؤسسه مطالعات نوآوری و فناوری ایران با شبکه 4 سیما برای تولید مجموعه 5 قسمتی «آشنایی با نوآوری نظام‌یافته TRIZ». پروژه پر پیچ و خمی بود. ما 13 قسمت پیشنهاد دادیم. شبکه محافظه‌کارانه 5 قسمت مصوب کرد. تغییرات مدیریتی این میان و قصه‌هایی که روایتش حوصله مستقل می‌خواهد، بماند برای فرصتی دیگر.
سؤال ما این یود: چطور می‌توانیم به دانش روز و دست اول TRIZدست یابیم؟ و آن را با همه دیگر علاقه‌مندان ایرانی به اشتراک بگذاریم؟
پاسخ در دسترس چنین بود: باید بهترین‌های TRIZ دنیا را ببینید و از آن‌ها در رابطه یادگیری حضوری و ارتباط رو در رو بیاموزید. گفتند منبع منتشر شده و خودآموز معتبر مرجع و کامل موجود نیست و یادگیری از راه دور هم با ابزارها و شرایط کنونی ممکن نیست (آن زمان واقعا ممکن نبود).
بر اساس آموخته‌های‌مان از خود TRIZ از خودمان پرسیدیم: چطور می‌شود به بهترین‌ها دسترسی داشت؟
پاسخ: باید یک به یک به دیدارشان بروید. از ژاپن تا آمریکا.
طبیعی است که نشدنی باشد!
پرسیدن‌ها را بر اساس ابزار «ایده‌آلی» تریز دنبال کردیم.
راه‌حلی این چنین ساخته شد: اگر با دوربین به بهترین کنفرانسی که همه این بهترین‌ها در آن جمع می‌شوند بروید، بیشترین شانس رسیدن به بهترین جواب ممکن را دارید. و تازه می‌توانید سؤال‌های اختصاصی خود و دیگر علاقه‌مندان را هم بپرسید و پاسخ مستند و ضبط شده‌اش را بیاورید. این آرشیو در اختیار همه دنیا می‌تواند قرار بگیرد.
و این طور شد که عرم سفر به کنفرانس سال 2006 جدی و برایش اقدام شد. به اتفاق مهدی پروین (که الان در دانشگاه پلی‌تکنیک میلان ایتالیا، دکترا می‌خواند) از طرف همه دوستان و همکاران مؤسسه مطالعات نوآوری و فناوری ایران، تدارک سفر کردیم. و البته ویزای شنگن صادره از سوی سفارت بلژیک، به تاریخ یک روز پس از شروع کنفرانس آن سال صادر می‌شد. و زودتر ممکن نبود. وقت کافی هم برای اقدام ویزای ملی نداشتیم (آن زمان ویزای ملی در محدوده کشورهای شنگن صادر می‌شد: یعنی تردد فقط در خاک بلژیک). پس: نرفتیم! یعنی نشد که برویم.

مساله‌ای داشتیم. برای یادگیری TRIZ با خود TRIZ به آن فکر کردیم. ایده راه‌حل متولد شد. مانع سر راه اجرای راه‌حل جدی و خارج از اختیار ما بود. راه‌حل اجرا نشد اما خوشحال بودیم که ایده نو و کاربردی یافتیم. پس از آن چند بار به کنفرانس TFC رفتیم. و می‌دانستیم چرا می‌رویم.

۲۴ تیر ۹۳ ، ۰۹:۵۹ ۰ نظر
محمود کریمی