صبح تماس می گیرند و می پرسند: شما با مجموعه الف همکاری می کنید؟
می گویم: نه!
می پرسند: با مجموعه ب؟
می گویم: نه! چطور؟
می گویند: می خواهیم درخواستی را مطرح کنیم، خطاب به کدام مجموعه بزنیم؟
می گویم: ببخشید درخواست تان را می شود تلفنی بگویید؟
می گویند: در خواست ما در زمینه خدمات پ است
می گویم: فرقی نمی کند به هر کدام از این دو مجموعه درخواست را بزنید، نتیجه ای حاصل نمی شود!
می گویند: چطور؟
می گویم: چون زمینه فعالیت این دو مجموعه در زمینه های دیگری است.
می گویند: خب چه کار کنیم؟ کجا را معرفی می کنید؟
می گویم: عطف به جلسه ای که ماه گذشته در دفتر مجموعه ت داشتیم، تحلیل بنده این بود که تعریف پروژه خدمات پ غلط است و بار هزینه ای بسیاری دارد. آقای ث فرمودند که دستور بررسی مجدد می دهند.
می گویند: دستور مجدد دادند
می گویم: خب؛ چه شد؟
می گویند: نوشته اند خدمات پ ضرورت دارد!
می گویم: چه کسی نوشته؟
می گویند: تیم بررسی!
می گویم: تیم بررسی نخست آقای ج و دوستانشان بودند. تیم بررسی دوم چه کسانی بودند؟
می گویند: آقای ج و دوستانشان!
می خندم و می گویم: نامه را برایم ایمیل کنید
می گویند: باشد، تا چند دقیقه.
نامه را دریافت می کنم و در متن ارسال مجدد می نویسم:
حضور محترم جناب آقای ث
سلام
در موضوع خدمات پ موارد زیر را به شما یادآوری می کنم:
- تیم بررسی اول آقای ج و دوستانشان بودند.
- تحلیل من این بود تعریف پروژه خدمات پ بار هزینه ای بسیاری دارد.
- دستور بررسی مجدد دادید.
- گویا تیم بررسی دوم هم آقای ج و دوستانشان بودند.
- نتیجه را این گونه نوشته اند: خدمات پ ضرورت دارد!
- یک چیزی وجود دارد به نام اینرسی ذهنی! یعنی معمولا آدم ها تمایل دارند همان طور فکر کنند که فکر می کنند!
- به نظر شما بهتر نبود که تیم بررسی دوم آقای چ یا ح یا خ و دوستانشان می بودند؟
می خواهم اینرسی تفکرم را بشکنم یا کاهش دهم. راهکار تریزی یا غیر تریزی پیشنهادی شما؟