سوال اینجاست: کارکرد TRIZ کلاسیک چیست؟
پاسخ هم همینجاست: کشف و حل تضادها!
سوال اینجاست: تضاد را حل میکنیم که چه بشود؟!
پاسخ هم همینجاست: برای دستیابی به خواستهی مطلوب!
سوال اینجاست: تضاد میان چه چیزی با چه چیزی؟!
پاسخ همهمین جاست: تضاد میان خواستهی مطلوب و وضعیت موجود!
اجازه دهید تضادها را در ادبیات TRIZ کلاسیک بهتر بشناسیم:
تضاد اجرایی: مسأله این است که میدانی چه میخواهی اما نمیدانی چگونه باید آنچه را که میخواهی، بیابی! انگاری یک چیزی به تو میگوید: نه!
تضاد تکنیکی: مسأله این است که میدانی چه میخواهی و میدانی چگونه آنچه را میخواهی باید بیابی، بنابراین از یک نقطه شروع میکنی به حل کردن مسأله اما همزمان از نقطهای دیگر خبر میرسد که وضع خراب است! انگاری یک چیزی به تو میگوید: نه!
تضاد فیزیکی: مسأله این است که میدانی چه میخواهی و میدانی چگونه آنچه را میخواهی باید بیابی، بنابراین از یک نقطه شروع میکنی به حل کردن مسأله اما درست در همان نقطه شرایط بحرانی میشود، شبیه انفجار! انگاری یک چیزی به تو میگوید: نه!
TRIZ کلاسیک، نظامیافتگی نوآوری را در گروی کشف و حل تضادها میداند. آلتشولر ARIZ را ـ که به عنوان الگوریتم حل مسألههای اختراعی شناخته میشود ـ برای حل مسألههایی توسعه داد که صفت پیچیده برازندهی این مسألهها بود! نیکلای خومنکو، شاگرد آلتشولر مینویسد: « ساختار توسعهی این الگوریتم به این شکل بود که وقتی دانشجویان و کاربران TRIZ در حل یک مسألهی فنی پیچیده ناتوان بودند، مسألهی مورد نظر را برای آلتشولر ارسال میکردند تا او شخصا به تحلیل و بررسی مسأله بپردازد. آلتشولر با جمعآوری این مسألهها و تحلیل هر یک، مطالعات خود را برای توسعهی نسخهی جدیدتر این الگوریتم ادامه میداد.» هستهی اصلی فرآیند کشف و حل مسأله در الگوریتم حل مسألههای اختراعی، کشف و حل تضادهای فیزیکی بود. تشخیص تضاد فیزیکی در مسایل فنی یکی از مهارتهای کاربران حرفهای TRIZ کلاسیک است. آنچه که در دههی 1980 توجه آلتشولر و همکارانش را جلب میکند: بکارگیری TRIZ توسط دانشجویان و اهالی آشنا با TRIZ در کشف و حل مسألههای غیر فنی بود. بنابراین نسل تازهای از مطالعات تخصصی آلتشولر و همکارانش آغاز میشود.
حال پرسش این جاست: در کشف و حل مسألههایی که غیر فنی محسوب میشوند (دامنهی بسیار گستردهای از مسألهها) جایگاه کلیدواژهی تضاد TRIZ کلاسیک چگونه است؟! آیا برای حل این مسألهها باز هم باید در جستوجوی تضادهای فیزیکی بود یا اساسا چارچوب تازهای نیازمند است؟! فرامونش نکنیم که ویژگی منحصر به فرد TRIZ کلاسیک در کشف و حل تضادها حرکت در مسیر نوآوری بود! آیا باز هم حرکت در مسیر نوآوری در نسل تازهی TRIZ دنبال میشود؟! آیا کلیدواژههای TRIZ در متون جدید تغییر میکنند؟! پرسشهای بسیاری پیشروی ماست اما شاید پرسش اصلی برای جغرافیایی مثل کشور ما این باشد که مدیران حوزههای گوناگون صنعت و خدمات چه زمانی اهمیت TRIZ کلاسیک را خواهند دانست؟!
پ.ن:
این یادداشت، پیش از این در شماره نخست فصلنامه نوآوری نظام یافته منتشر شده است. اطلاعات بیشتر درباره ی این فصلنامه را از موسسه مطالعات نوآوری و فناوری ایران بخواهید.
درباره تضادها می توانید به این یادداشت هم نگاهی بیندازید.