این روش فکر کردن یک انسان سالم و طبیعی در رویارویی با مسالهها است.
حالت اول:
مغز: تا به حال با این مساله برخورد کردهای؟
من: بله!
مغز: پس همان کاری را بکن که دفعه پیش کردی.
حالت دوم:
مغز: تا به حال با این مساله برخورد کردهای؟
من: نه!
مغز: کس دیگری را سراغ داری که قبلا با این مساله رودررو شده باشد؟
من: بله!
مغز: همان کاری را بکن که او کرده.
حالت سوم:
مغز: تا به حال با این مساله برخورد کردهای؟
من: نه!
مغز: کس دیگری را سراغ داری که قبلا با این مساله رودررو شده باشد؟
من: نه!
مغز: پس ترجیحا بیا از کنار این مساله بگذریم. شاید بعدا کسی حلش کند.
من: الان چه کنم؟
مغز: سخت نگیر! به خاطر حل نکردنش کسی تو را بازخواست نمیکند. وقتی تا به حال نشده، شاید اصلا حلنشدنی باشد.
مدل آموزش نظامهای رسمی آموزشی ما نیز اینچنین است. درسهایی که خواندهایم، آزمونهایی که دادهایم، نمرههایی که گرفتهایم و تحسینهایی که شدهایم را مرور کنید. چند نمونه خارج از این روال سراغ دارید؟
پدیده اینرسی تفکر، کلیشههای فکری، قالبهای ذهنی، عادتهای تفکر و همه آنچه بازدارنده اصلی متفاوت و خلاقانه فکر کردن ما هستند، در مفهومی به نام اینرسی تفکر توصیف میشوند. همان تعریف «تمایل به حفظ وضع موجود» که در فیزیک میآموزیم، در خصوص الگوی تفکر هم تعمیم یافته است: تکراری فکر کردن و گریز از تغییر در ایدهها و راهحلها. مقاومت در برابر ایدهها و روشهای نو.
آن چه برای حل کردن خلاقانه مسالهها نیاز داریم، دادن پاسخهایی متفاوت به سؤالهای بین «من و مغزم» است. پرسشهایی که هر روز، بارها و بارها بین ما رد و بدل میشود. از چشم باز کردن و بیدار شدن از خواب تا رفتن و گرم کار شدن و بازگشتن به منزل و رفتن به رختخواب.
گاه در کلاسها از فراگیران میخواهم چشمانشان را چند ثانیهای ببندند و تصور کنند که درست در لحظههای بیدار شدن از خواب هستند. از ایشان میخواهم که به جز روشی که امروز از خواب بیدار شدند، به شیوههای دیگر از جا بلند شدن فکر کنند. بعد، هر چه به ذهنشان آمد را کنار بگذارند و روش دیگری را هم تصور کنند. وقتی دیگر روش تازهای نیافتند چشم باز کنند و به من با دست نشان دهند چند راه تازه واقعی و خیالی برای از جا بلند شدن یافتهاند. جوابها همیشه جالب است!
بین حل مسالههای تکراری به روشهای تکراری و حل ابداعی مساله و حل مسالههای ابداعی چه تفاوتهایی وجود دارد؟
به نظر شما یک مغز آماده ایدهپردازی و بروز خلاقیت، به پرسشهای من و مغزم، چه پاسخهایی میدهد؟
حالت اول:
مغز: تا به حال با این مساله برخورد کردهای؟
من: بله!
مغز: پس همان کاری را بکن که دفعه پیش کردی.
حالت دوم:
مغز: تا به حال با این مساله برخورد کردهای؟
من: نه!
مغز: کس دیگری را سراغ داری که قبلا با این مساله رودررو شده باشد؟
من: بله!
مغز: همان کاری را بکن که او کرده.
حالت سوم:
مغز: تا به حال با این مساله برخورد کردهای؟
من: نه!
مغز: کس دیگری را سراغ داری که قبلا با این مساله رودررو شده باشد؟
من: نه!
مغز: پس ترجیحا بیا از کنار این مساله بگذریم. شاید بعدا کسی حلش کند.
من: الان چه کنم؟
مغز: سخت نگیر! به خاطر حل نکردنش کسی تو را بازخواست نمیکند. وقتی تا به حال نشده، شاید اصلا حلنشدنی باشد.
مدل آموزش نظامهای رسمی آموزشی ما نیز اینچنین است. درسهایی که خواندهایم، آزمونهایی که دادهایم، نمرههایی که گرفتهایم و تحسینهایی که شدهایم را مرور کنید. چند نمونه خارج از این روال سراغ دارید؟
پدیده اینرسی تفکر، کلیشههای فکری، قالبهای ذهنی، عادتهای تفکر و همه آنچه بازدارنده اصلی متفاوت و خلاقانه فکر کردن ما هستند، در مفهومی به نام اینرسی تفکر توصیف میشوند. همان تعریف «تمایل به حفظ وضع موجود» که در فیزیک میآموزیم، در خصوص الگوی تفکر هم تعمیم یافته است: تکراری فکر کردن و گریز از تغییر در ایدهها و راهحلها. مقاومت در برابر ایدهها و روشهای نو.
آن چه برای حل کردن خلاقانه مسالهها نیاز داریم، دادن پاسخهایی متفاوت به سؤالهای بین «من و مغزم» است. پرسشهایی که هر روز، بارها و بارها بین ما رد و بدل میشود. از چشم باز کردن و بیدار شدن از خواب تا رفتن و گرم کار شدن و بازگشتن به منزل و رفتن به رختخواب.
گاه در کلاسها از فراگیران میخواهم چشمانشان را چند ثانیهای ببندند و تصور کنند که درست در لحظههای بیدار شدن از خواب هستند. از ایشان میخواهم که به جز روشی که امروز از خواب بیدار شدند، به شیوههای دیگر از جا بلند شدن فکر کنند. بعد، هر چه به ذهنشان آمد را کنار بگذارند و روش دیگری را هم تصور کنند. وقتی دیگر روش تازهای نیافتند چشم باز کنند و به من با دست نشان دهند چند راه تازه واقعی و خیالی برای از جا بلند شدن یافتهاند. جوابها همیشه جالب است!
بین حل مسالههای تکراری به روشهای تکراری و حل ابداعی مساله و حل مسالههای ابداعی چه تفاوتهایی وجود دارد؟
به نظر شما یک مغز آماده ایدهپردازی و بروز خلاقیت، به پرسشهای من و مغزم، چه پاسخهایی میدهد؟