خلاقانه گام برداشتن در مسیر حل مسأله

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارتباطات» ثبت شده است

نود چطور به صد رسید؟ ناگفته‌های عادل شدن مهندس فردوسی‌پور

محمود کریمی

این یادداشت در خبرآنلاین منتشر شده است

عادل فردوسی‌پور یکی از سخنران‌های تداکس دانشگاه شریف است. رویداد مستقلی که در آن مشالبه نمونه‌های بین‌المللی دیگر، افراد خوش‌نام و دارای ایده و البته نه الزاما سرشناس، برای سخنرانی دعوت می‌شوند. البته سخنرانی‌هایی که «متفاوت بودن» ویژگی آن است.

گفتن از ناگفته‌های مسیر زندگی و پشت صحنه‌های فکر کردن و ایده‌های بدیع برای آینده انتظار حاضران در کنفرانس‌های تد و تداکس است.

بیل گیتس، یکی از سخنران‌هایی است که چندین نوبت به تد دعوت شده است. او در ویدئوی فوریه 2009 که تا لحظه نوشتن این یادداشت 1.441.235 بازدید داشته از پشه مالاریا و ارتباطش با آموزش کودکان گفته است. توماس سوارز، پسر دوازده ساله دعوت شده به تد اکس اکتبر 2011 منهتن نیز ضمن نقد نظام آموزشی کشورش از این که چطور اپ‌نویس شده تعریف می‌کند. بازدیدهای ویدئوی او خیلی کمتر از بیل‌ گیتس نیست! (نسخه با زیرنویس‌ فارسی بسیاری از ویدئوهای تد را از www.ted.com می‌توانید تماشا و دانلود کرد.)

حالا آیا می‌شود فکرخوانی و پیش‌بینی کرد که مثلا عادل فردوسی‌پور در سخنرانی کوتاه خود چه می‌گوید؟ به سراغ پشت صحنه ساخت و مراقبت از نود معروفش می‌رود و رازهای عشقش به فوتبال را به زبان می‌آورد؟ یا نگاه دانشگاهی به تحصیل و مسیر زندگی و موفقیت دارد؟ چه ابداع و ابتکاری در محتوا و سخنرانی او پیش‌بینی می‌شود کرد؟ چه‌ها بگوید برای همه حاضران در تداکس پنج‌شنبه 7 شهریور دانشگاه شریف و تماشاکنندگان آینده ویدئوی آن، جذاب و ماندگار است؟

۰۴ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۳۵ ۰ نظر
محمود کریمی

این 18 سخنران تا این حد متفاوت چه وجه مشترکی دارند؟

محمود کریمی


این یادداشت در خبرآنلاین منتشر شده است


از شوالیه موسیقی تا عادل عاشق فوتبال، از مرد طبیعت تا مدیرعامل بانک و از رییس سابق دانشگاه تا وزیر پیشین امور خارجه، همه در کنار نویسنده و بازیگر و مدیر خوش‌نام صنعت،‌ پنج‌شنبه 7 شهریور برای حاضران در کنفرانس تداکس شریف سخنرانی خواهد کرد.

دکتر سهراب‌پور، آیدین آغداشلو، عادل فردوسی‌پور، رضا امیرخانی، محمدعلی اینانلو، دکتر مجید قاسمی، استاد شهرام ناظری، دکتر علینقی مشایخی، شمس لنگرودی، مهندس احمد قلعه‌بانی، رضا کیانیان و ... این افراد را کنار هم به عنوان سخنران‌های یک کنفرانس فرض کنید و بعد حدس بزنید ماجرا چیست؟

چند جوان، از تد اکس مجوز گرفته‌اند تا دومین تجربه ایرانی تداکس را به عنوان یک رخداد مستقل از تد، پنج‌شنبه 7 شهریور 1392 در تالار جابرابن حیان دانشگاه صنعتی شریف رقم برگزار کنند. اولین تجربه با عنوان تداکس تهران، سال گذشته در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد و ویدئوهای آن در محیط وب قابل تماشا است. فناوری، سرگرمی و طراحی سه واژه‌ای که با کنار هم نشستن‌شان رخداد خوش‌نامی با نام TED را در دنیا مهم کرده‌اند. ماجرای شروع شده از یک کنفرانس چهار روزه در کالیفرنیا بعد از 25 سال به ایران ما هم رسید. هم‌چنان هم بهانه اصلی یکی است: حمایت از نوآوری‌ها و ایده‌های مؤثر. البته به گمان من ماجرای پر اشکال بسیاری از ما و به ویژه فرهیختگان‌مان در «ارایه» محتوا (واژه‌ای بهتر برای Presentation نیافتم) در نشست‌هایی مانند تد، به ورزیدگی و ساده‌گویی و ماندگار آن چه در مغزمان می‌گذرد منجر می‌شود. برای شنیدن صحبت‌های این 18 سخنران متنوع و هر یک در جایگاه خود جذاب و دارای کارنامه پرسش‌برانگیز، باید منتظر پنج‌شنبه 7 شهریور باشیم و اگر برای ثبت نام و حضور در این کنفرانس، صندلی خالی به ما نرسید انتظارمان تا آماده شدن ویدئوها و بارگذاری آن‌ها روی وب ادامه می‌یابد. جالب است ببینیم واکنش‌های دیگر مردمان تد بین دنیا به سخنرانی ایرانی‌های تداکس که آن را با زیرنویس انگلیسی تماشا خواهند کرد چیست. اطلاعات بیشتر درباره تداکس شریف را این‌جا می‌شود یافت.

هم‌نشینی صاحبان اندیشه و تجربه از خانواده هفت هنر در کنار مدیران و دانشگاهیان جزو تجربه‌های کم‌تر رخ داده در کشور ما است. کاش برگزارکنندگان این رخداد عنوان سخنرانی‌ها و زمینه صحبت‌های این 18 مهمان را نیز اعلام می‌کردند. آیا می‌توان از حالا حدس زد جذاب‌ترین و پرمغزترین سخنرانی را چه کسی انجام می‌دهد؟

۰۳ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۳۲ ۰ نظر
محمود کریمی

آنتن نقد و مستند نسیه

محمود کریمی


این یادداشت در خبرآنلاین منتشر شده است


چند سالی است که مدیران و مسؤولان دولتی و نیمه‌دولتی و غیردولتی، بیشتر مهمان برنامه‌های تلویزیونی می‌شوند. سهم قابل توجهی از این بیشتر شدن را حضور خودخواسته ایشان دارد. برنامه‌های مشارکتی، فرصتی است برای تصمیم‌گیرندگان سازمان‌های مختلف که ایشان هم زمانی از رسانه را در اختیار گیرند و در ازای آن بپردازند. دغدغه این یادداشت هدر رفتن منابع مالی سازمان مشارکت‌کننده است که در نهایت از سهم و یا جیب مشتری آن‌ها پرداخت می‌شود. و از نظر ساختاری، کم‌تدبیری حرفه‌ای مدیران روابط‌عمومی یا مشاوران رسانه‌ای ایشان.

چند سالی است که مدیران و مسؤولان دولتی و نیمه‌دولتی و غیردولتی، بیشتر مهمان برنامه‌های تلویزیونی می‌شوند. سهم قابل توجهی از این بیشتر شدن را حضور خودخواسته ایشان دارد. برنامه‌های مشارکتی، راه‌حلی است برای شبکه‌های سیما که افزون بر چارچوب همیشگی بودجه تخصیصی سازمان صدا و سیما، منابع مالی برای ستاد و تولیدات خود تامین کنند. این برنامه‌ها فرصتی است برای تصمیم‌گیرندگان سازمان‌های مختلف که ایشان هم زمانی از رسانه را در اختیار گیرند و در ازای آن بپردازند. هیچ خطای قانونی نیز در این فرصت و بهره‌گیری رخ نمی‌دهد.

آن چه دغدغه این یادداشت شد هدر رفتن منابع مالی سازمان مشارکت‌کننده است که در نهایت از سهم و یا جیب مشتری آن‌ها پرداخت می‌شود. و از نظر ساختاری، کم‌تدبیری حرفه‌ای مدیران روابط‌عمومی یا مشاوران رسانه‌ای ایشان.

مدیری اتوکشیده جلوی پالایشگاه، کنار یک زمین، پشت میز کار، در سالن جلسه، روی یک پل، با کلاه ایمنی یا بدون آن، با لباس سازمانی یا بدون آن، داخل خودرو، یا کنار خیابان جلوی سر در سازمان خود یا هر لوکیشن عجیب دیگری که دیده‌اید، ایستاده یا نشسته و در مورد سازمانش با زبان پرتکلف و رسمی اداری، درباره اهمیت جایگاه مجموعه‌اش، آمار و عملکرد درخشان آن، دستاوردهای خوب و اطلاعاتی از این دست صحبت می‌کند. گفته‌ها و روایتی که شاید برای همکاران سازمانی ایشان نیز، کسل‌کننده و خمیازه‌آور باشد. برای بالا بردن ریتم و هیجان برنامه، تصویرهایی از سازمان و جلسه‌های آن یا پروژه‌های اجرا شده و در دست اجرا همراه با موسیقی معروفی از ونجلیز، یانی یا دیگران می‌شود. آن سو، بیینده در ساعت پیک آنتن (که قیمت بالاتری دارد) باید شاهد مونولوگ ایشان یا مدیران دیگر سازمان‌شان باشد در حالی که ربط موضوع به خود یا جایگاه مساله را در چارچوب برنامه تلویزیونی و قاب آن نمی‌فهمد.

این رقابت مدیران برای دیده شدن، در آستانه نمایشگاه‌ها و افتتاح‌ها و روزهای تقویمی، بیشتر هم می‌شود. اگر از خانواده یک سازمان و وزارت‌خانه، کسی از این شرایط استفاده می‌کند، دیگر مدیران روابط‌عمومی به تکاپو و رقابت می‌افتند که آن‌ها هم در همان شبکه تلویزیونی یا کانالی دیگر، برنامه‌ای را فراهم کنند تا شبیه این گزارش عملکردها داده شود و مدیرشان را مردم و دیگرا مدیران هم ببینند.

بخشی از این‌ ماجرا به برنامه‌ریزی‌های نداشته و سرعت عمل‌ها برمی‌گردد. بودجه‌ای که برای اطلاع‌رسانی و ترویج تعریف شده، می‌تواند با یکی دو برنامه این‌چنینی، خوب و زود و ساده، هزینه شود. احتمالا مدیر ارشد هم از دیده شدن و آسایش سخن گفتن بدون حضور یک میزبان و مجری پرسش‌گر، راضی‌تر است.

بخشی از این ماجرا به خطای این سال‌ها برمی‌گردد که مدیران روابط عمومی خود را مدیر فرد می‌دانند (یعنی بالاترین مقام‌های سازمان) نه مدیر سازمان و نقش آن. البته به یک نفر سرویس دادن و در اختیار او بودن، راحت‌تر از سامان دادن ساز و کارهای روابط‌عمومی یک سازمان است.

و صد البته، همه روابط‌عمومی‌ها چنین نیستند ولی نمونه‌های این‌گونه پرشمارند.

وقتی تجربه‌های خوب و موفق و اثرگذار را دیده‌ایم که می‌توان نمونه‌های مختلفی از آن‌ها را هم مرور کرد و در قاب آثار مستند یا نمایشی یا تجربه‌های برنامه‌سازی که غیرمستقیم و بدون حضور مدیران یک سازمان به موضوع کاری ایشان می‌پردازد را هم تماشا کرده‌ایم،‌ چرا بودجه‌هامان را به ماندگار شدن آثار تبدیل نمی‌کنیم و به آنتن زنده و خودگویی مدیران بسنده می‌کنیم. بسیاری از برنامه‌های فرمایشی خانواده آثار مشارکتی، نه تنها مورد توجه بیننده قرار نمی‌گیرند بلکه واکنش منفی آن‌ها را نیز در پی دارند. یادگاری آن‌ها احتمالا، نسخه‌ای در آرشیو مشارکت‌کننده، به به و احسنت گفتن اعضای شورای مدیران و خوش‌آمد آن مدیر محترم و خانواده و بستگان ایشان است.

می‌شود با کمی تدبیر، از این فرصت‌های مشارکتی، خارج از چارچوب‌های کلیشه‌ای و در مسیر تاثیرگذاری بر مردمی که مخاطب تلویزیون هستند و نیاز به پیام‌رسانی مستقیم سازمان‌ها و پیچیده‌گویی ندارند، بهره گرفت. همیشه دم‌دستی‌ترین راه‌حل، بهترین نیست. انتظار می‌رود بهره روابط‌عمومی‌ها از خلاقیت و متفاوت بودنشان، در خروجی‌های رسانه‌ای سازمان و بنگاه‌‌شان نمود پیدا کند. ایشان رابط و واسط سازمان خود و اهل رسانه هستند تا پیام‌شان را مخاطب آن رسانه بگیرد و بخواهد و درک کند و از آن اثر پذیرد.

۲۸ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۶ ۰ نظر
محمود کریمی