سروش رحیمیان
مفهوم freelancer (در فارسی از کلمه کارمزدی برای ترجمه استفاده می شود که به نظرم زیبا نیست) مفهوم تازه ای نیست. فریلنسر به عنوان یک شخص در ازای مبلغ مورد توافق کاری را برای شخص یا شرکتی انجام می دهد بدون آنکه استخدام شود. این خدمات بیشتر در حوزه های مشاوره و خدمات فنی مهندسی رایج هستند.
حالا اما این موضوع به سطوح بالاتری ارتقا پیدا کرده است. امروز افراد با بهره گیری از فرصتهای موجود درفضای مجازی به قول معروف «از آب کره می گیرند». البته نه اینکه کلاه از سر کسی بردارند بلکه ارتباطات وسیعی که به لطف اینترنت و تلفن های همراه میسر شده است فرصت های جدیدی برای کسب درآمد به وجود آورده است که پیش از این حتی به ذهن این افراد هم خطور نکرده بوده است.
نمونه ای که در ادامه مروری بر آن خواهیم داشت سرویس های «ridesharing» یا به اشتراک گذاری سواری است. در این سیستم ها که اصولا مبتنی بر پلتفرم موبایل هستند، در یک سو خدمت دهنده - راننده و صاحب خودرو - قرار دارد و در سوی دیگر مسافر که متقاضی خدمت است. فرض کنید که شما قصد دارید از میدان آزادی خود را به خیابان میرداماد برسانید. اپ را باز می کنید و روی نقشه موقعیت راننده های نزدیک را می بینید. با کلیک بر روی هر کدام از آنها می توانید مشخصات راننده و خودرو، عکس، امتیازات داده شده توسط مسافران قبلی را ببنید. سپس می توانید تقاضای خود را ثبت کنید. راننده اعلام آمادگی می کند و می توانید از روی نقشه شاهد این باشید که راننده شخصی شما دارد به سوی شما می آید. سوار که شدید، سپس اپلیکیشن مثل یک تاکسیمتر هزینه شما را تا مقصد محاسبه می کند و در پایان هزینه را به صورت خودکار از حساب شما برداشت می کند و به حساب راننده واریز می کند. شما در پایان موظفید که فرم نظرسجی را تکمیل کنید.
هزینه این سرویس ها در عمل بیشتر از هزینه تاکسی های رایج است و کمی هم معطلی خواهید شد اما سرویسی که دریافت می کنید بسیار متفاوت است. حس داشتن یک راننده شخصی با یک خودرو مناسب یا حتی لوکس ارزشی است که مشتریان حاضرند برای آن این هزینه بیشتر را متحمل شوند. کنترل و دقت نظر شدیدی بر کیفیت کاری راننده و اعتماد مشتریان به حدی است که در پلتفرم لیفت (Lyft) اکثریت مشتریان را خانم های بین 18 تا 35 سال تشکیل می دهند و رانندگانی که امتیازشان کمتر از 4.5 از 5 شود، از سیستم خارج می شوند. با هر راننده به صورت رو در رو مصاحبه می شود و شرایط سخت گیرانه ای برای ورود رانندگان به سیستم وضع گردیده است. این سرویس ها نه تنها برای مسافرین و رانندگان بلکه برای سرمایه گزاران نیز بسیار جذاب بوده است به طوری که این شرکت ها در چند سال اخیر صدها میلیون دلار سرمایه به خود جذب کرده اند. ارزش تخمینی ابر (Uber) که از شرکتهای پیشرو در این این صنعت است و تمرکز بیشتری بر سرویس های لوکس دارد، در طی آخرین برآورد انجام شده 18 میلیارد دلار است. این شرکت در حال حاضر در بیش از 39 کشور مشغول فعالیت است.
البته شروع این سیستم ها بدون مشکل نبوده است. مشکلات و خلا های قانونی یکی از مشکلاتی بوده است که این شرکت ها با آنها روبرو هستند به طوری که عملا در بعضی کشورها و شهرها هنوز مجوز فعالیت ندارند. از طرف دیگر رقیب اصلی این سامانه که تاکسی ها هستند نیز بیکار ننشسته اند. به خصوص در کشورهای اروپایی اعتصابات چند روزه، شکایت های حقوقی و حتی در یک مورد در فرانسه حمله به یک راننده سامانه ابر از مشکلاتی است که این شرکت ها با آنها دست به گریبانند. مخصوصا این که در بعضی کشورها قوانین سخت گیرانه و محدود کننده ای برای تاکسیرانی وجود دارد. از طرف دیگر مثلا در ایالت کالیفرنیا، مجلس ایالتی طی قانونی به طور رسمی این نوع از فعالیت های حمل و نقل را به رسمیت شناخت. اتفاقی که به زودی شاهد آن در ایالت ها و کشورهای دیگر نیز خواهیم بود. مقاومت در برابر تغیر بی فایده است.
نتیجه نهایی چه خواهد شد؟
از نظر من این گونه رقابت و بلکه جنگ ها نهایتا به نفع مصرف کنندگان و در نهایت به نفع اقتصاد هر کشورها خواهد بود. نتیجه این کشمکش ها مطمئنا اگر به مسائلی نظیر انحصار قانونی و تسلیم شدن در اثر فشارهای سندیکاهای کارگری نرود و به جای آن یک فضای رقابتی جهت بهبود کیفیت خدمات و عادلانه تر شدن قیمت منجر شود، نتیجه آن افزایش بهره وری منابع اقتصادی خواهد بود.
در یادداشت های بعدی باز به بررسی نمونه های دیگر از این دست کسب و کارها خواهیم پرداخت.