Do not guard your ideas
به نظر شما یک فرد خلاق چطور میتونه به استعداد خودش پی ببره؟
اگه تولید راه حل نکنه و بازخورد ایده هاش رو از دیگران نگیره، چی میشه؟
من فکر می کنم افراد هنرمند وقتی هنرشون رو به نمایش می گذارن، توانایی و قدرت خلق اثرشون بیشتر میشه!
خیلی ها رو دیدم که فکر می کنند که ایده های خوبی در سر دارند و برای جلوگیری از افشاء اونها، مدت هاست که مخفی نگهش داشتن، در صورتی که به تجربه شخصی دریافته ام که وقتی ایده های این افراد رو می شنوید، می بینید چیزی جز یک توهم نیست و دلیل عمده این توهم چیزی نیست جز اینکه این ایده خام که از دریافت بازخورد و نکات اصلاحی دیگران محروم مونده!
اولین و مهمترین فایده ای که در بازگو کردن ایده برای دیگران وجود داره اینه که با دقت در عکس العمل اونها از کیفیت ایده خود باخبر میشیم و معمولا افراد در پاسخ به این حسن اعتماد، نظرها و تجربه خودشون رو در اختیارتون می گذارن!
- به نظر من قدرت خلاقیت چیزی نیست که انتها داشته باشد پس نگران نباشید که ایده های ارزشمندمون تمام بشه و دیگه ایده جدیدی به ذهنمون نرسه!
- ایده پراکنی، قدرت خلاقیت رو بالا می بره و باعث میشه ایده های بهتری تولید کنیم.
- تا وقتی از ایده خود صحبت نکنیم، نه تنها از تشویق دیگران بهره مند نمی شیم بلکه کسی هم برای همراهی در اجرای ایده ما، با ما همراه نخواهدشد!
- تجربه ثابت کرده که اغلب افراد فقط به دنبال ایده های خودشون میرن و افراد خیلی اندکی هستند که با شنیدن یک ایده راهشون رو کج می کنند تا ایده شما رو پیاده کنند!
- با فرض وجود یک ایده واقعا ارزشمند میشه گفت دو حالت وجود داره :
- خود صاحب ایده قصد داره اون رو پیاده سازی کنه که خوب در این صورت حتما نیاز هست که پیش از سرمایه گذاری مادی و معنوی از بازخورد دیگران درباره طرح خودش باخبر بشه
- احتمال داره که این ایده یا راه حل، مسئله شرکت یا سازمان یا گروهی از مردم رو حل میکنه و ما فکر می کنیم اونها برای شنیدن و بهره برداری از ایده ما باید اول هزینه اش رو بپردازند یا به عبارت دیگر باید اول ایده رو بخرند! که مسئله از همینجا شروع میشه! اگر فرض کنیم ما به واسطه دانش یا مهارت و تخصصمون، راه حلی رو می شناسیم که مورد نیاز فرد صاحب مسئله است، مثلا فرض کنیم ما راه حلی طراحی کردیم یا سراغ داریم برای کاهش ترافیک شهر تهران.خب اگر این ایده یا راه حل فقط در حد یک نظریه تئوری باشد پس نمیشه اونقدر اون رو مخفی نگه داشت تا پس از عقد قرارداداون رو فاش کرد، و اصولا تا صاحب مسئله از صحت ایده مطمئن نباشد غیرممکنه پولی خرج بکنه و در حالت دیگر ایده یا راه حل ما تکنیک یا فرمول خاصی است که تکنیک اجرایی اون فقط در انحصار ماست. در این صورت هم لازمه تا کارفرما از تسلط و تخصص ما در اجرای اون راه حل و اشراف به مسئله مطمئن بشه که با مخفی نگه داشتن ایده، این هدف هم حاصل نخواهد شد!
سوال مهم: پس کی میشه یک ایده رو فروخت؟
پیشنهاد: یک ایده زمانی ارزشمند میشه که اجرا بشه، حتی اگر در حد نمونه اولیه یا یک ماکت باشه،
پیاده سازی ایده، اون رو از حالت بالقوه به بالفعل درمیاره و ناگهان ارزش اون رو برای صاحب مسئله چند برابر میکنه!
پس بهتره بدون نگرانی با بیان ایده هامون به خصوص در محفل های تخصصی، علاوه بر دریافت بازخورد مفید ، پتانسیل جلب همکاری افراد علاقه مند رو که میتونن مکمل ما تو پیاده سازی یا پیدا کردن مشتری باشند رو هم برای خودمون ایجاد کنیم.
به نظر من ایده دادن فقط 10 درصد قضیه است. 90 درصد دیگه حل مسئله های پی در پی است که باید برای پیاده سازی اون انجام بدیم.