محمود کریمی
میپرسند چرا فضای فناوری اطلاعات در ایران نیازمند رسانههای تخصصی است؟ امیدوارم روزی برسد به این پرسش بخندیم و این خنده برای بدیهی بودن آن باشد نه دور از ذهن بودنش. انگار در ایران هنوز باید به جای جستوجوی «چگونگی»، درباره «چرایی» تخصصی شدنها گفت. این پرسش را به دو سوال خرد میکنم: فضای فناوری اطلاعات ایران نیازمند چیست؟ و آیا فضای فناوری اطلاعات ایران نیازمند رسانههای تخصصی و تحلیلی است؟ در نهایت این فضا، چه نوع رسانهها و تحلیلهایی را نیاز دارد؟ مرور میکنم:
- برای استفاده از امکانات ۳G تلفن همراه، باید منتظر تایید پیوست فرهنگیاش باشیم.
- بالا و پایین بودن سرعت اینترنت، هنوز موافق و مخالف و مقاوم دارد.
- وزیری بود که با فرض خودکفایی، میخواست کارخانههای بومی تولید گوشی تلفن همراه داشته باشیم.
- گزارش آبانماه ۱۳۹۱ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید از حدود ۹۰۰ هزار تحصیلکرده بیکار، بیشترین سهم به دانشآموختگان رشتههای صنعت و فناوری (۴۱.۶ درصد با بیش از ۱۶ هزار و ۵۰۰ بیکار)، علوم کامپیوتر (۳۰.۴ درصد)، روزنامهنگاری و اطلاعرسانی (۳۰.۳ درصد) و هنر (۲۶.۴ درصد) اختصاص دارد. محاسبه نیز احتمالا بر مبنای این است که کمتر از دو ساعت کار در هفته یعنی بیکار!
وقتی هنوز بهترین ابزارها به جای آنکه دست مدیران ارشد و کارشناسان بنگاههای ما باشد؛ برای بازی، سرگرمی و ژست، نزد شهروندان عادی است، یعنی نیاز به گفتنهای تخصصی داریم. وقتی تنوع نشریههای عمومی که به زیرمجموعههای نرمافزاری و سختافزاری فناوری اطلاعات میپردازند، زیاد است، یعنی نیاز جدی به طرح مسالههای تخصصی داریم. وقتی حضور جدی حرفهایها و دانایان فناوری اطلاعات در تصمیمگیریهای کلیدی نمود موثر ندارد، یعنی نیاز به رسانههایی برای تحلیل و این نوع گفتنها داریم. درگام اول تعیین تکلیف کنیم: فناوری اطلاعات برای ما در ایران، ابزار توسعه است؟ محور توسعه؟ یا زیرساخت؟