خلاقانه گام برداشتن در مسیر حل مسأله

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پروژه» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۰ ق.ظ هادی آقازاده
طراحی ایجاد صنایع با گوشت!!

طراحی ایجاد صنایع با گوشت!!

!!Facilities Planning with meat


پروژه ای شروع می شود و بعد از دو سال تازه به این نتیجه می رسند که شروع پروژه اصلا توجیه اقتصادی نداشت.

این روزها تهیه لیستی از پروژه ها که سرنوشت جمله ی بالا را دارند چندان سخت نیست. کشورمان یکی از کشور های در حال توسعه است و به طبع نیازمند پروژه های عمرانی.  اگر دیدگاه های دولتی برای پروژه ها و راهبردهای غیر اقتصادی اش را نادیده بگیریم؛ هر طرح (اقتصادی) قبل از شروع نیازمند یک نگاه جامع و فراگیر و به تعبیری نیازمند یک نگاه 360 درجه ای به تمام جوانبی دارد که ممکن است در مدت طول عمر طرح با آن مواجه شود. هدف از این نگاه، پاسخ به یک سوال ساده است: آیا بودن طرح به نبودنش می چربد؟

هرچه این نگاه واقعا 360 درجه ای باشد سوال بالا با دقت بیشتری پاسخ داده خواهد شد. امروزه چندین و چند ابزار و مفهوم ساده و پیچیده برای این کار به وجود آمده و توسعه پیدا کرده است. مفاهیمی که هر کدام بخشی از این نگاه را پوشش می دهند. به عنوان مثال، مطالعات امکان سنجی، اقتصادسنجی، آمایش زمینی، تحلیل بازار، تحلیل رقابت، چرخه عمر، ابزار های اقتصاد مهندسی و...  را می توان نام برد.

این ابزارها هر چند بسیار مفید هستند اما باید پذیرفت که هر پروژه ای مشخصات خاص خود را دارد و قطعا این منحصر به فرد بودن اجازه نمی دهد هر پروژه ای را از زاویه دید پول و نرخ بهره ببینیم و شاید یکی از علت های ریشه ای شکست پروژه ها نیز همین باشد.

برای تحصیل این نگاه 360 درجه ای در نقطه ای به ناچار قوانین و استاندارد ها از کار می ایستند و آنجاست که  خلاقیت آغاز می شود. خلاقیتی که اجازه می دهد جور دیگر دیدن را تمرین کنیم. به نظرتان اصلی ترین نیاز برای احداث یک بیمارستان چیست؟ داستان زیر را با هم می خوانیم.

« شیوع بیماری ها در شهر بغداد به شدت افزایش پیدا کرده بود. بسیاری از بیماران جایی برای درمان و مداوا نداشتند. وضع رفته رفته نگران کننده می شد. به دستور معتضد، خلیفه عباسی قرار بر این شد که بیمارستانی برای بیماران در بغداد احداث شود. اما مشکل تازه آغاز شده بود. سازندگان بیمارستان بر سر محل استقرار بیمارستان اختلاف نظر داشتند و هر کدام دلایل خاص خودشان را بیان می کردند. کار به دربار کشیده شد و سرانجام پیشنهاد شد تا  نظر حاذق ترین پزشک آن دوران نیز پرسیده شود.

زکریای رازی را به راحتی می شد در بیمارستان ری پیدا کرد مخصوصا اینکه دستور، دستور خلیفه باشد. او را از ری به بغداد آوردند تا بلکه او  منازعه را پایان دهد. یک گردش اجمالی در شهر کافی بود تا راه حل پیدا شود.

 راه حل، احداث تکه های مساوی گوشت در مناطق مختلف شهر بود. گوشتی که دیرتر فاسد می شد بهترین مکان برای احداث بیمارستان بود زیرا آلودگی محیطی در آنجا کمتر از جاهای دیگر بود. 

۲۳ مهر ۹۳ ، ۰۲:۳۰ ۰ نظر
هادی آقازاده

فرقی نمی کند نتایج مذاکرات وین 6 چگونه رقم بخورد

سیدعلیرضا کاشی زاد


جلسه آغاز می شود. همه منتظر آقای مهندس هستند. آقای مهندس شش سال است که مدیر یکی از پروژه های مهم مرتبط با صنایع نفت، گاز و پتروشیمی کشور است. ایشان فردی با تجربه و از موی سپیدان صنعت اند و نقش بسیار کلیدی در تصمیم گیری برای سرنوشت این پروژه دارند. این را یکی از اعضای مجموعه ای می گوید که بنده و دوستانم را به عنوان تیم مشاور به سازمان پروژه معرفی کرده اند.

آقای مهندس می آیند و در صدر مجلس می نشینند و می فرمایند: شروع کنیم!

پس از معرفی فرآیند توسط یکی از دوستان ما، آقای مهندس می فرمایند که به اهمیت اجرای این حوزه از خدمات مشاوره فنی باور دارند و بر اساس تجربه هایشان این متدلوژی می تواند تاثیر به سزایی در آینده پروژه بگذارد.

خب! معمولا اگر شما هم این سوی میز نشسته باشید، ته دلتان خوشحال می شوید که دست کم مدیریت ارشد سازمان کارفرما در ادامه داستان می تواند همراهی اثربخشی با شما داشته باشد. این که می گویم دست کم! چون تجربه شده که مدیریت ارشد انگاری باور به بهبود دارد اما از معاونانش گرفته تا کارشناسان اجرایی، نگاه شان به بهبود مانند نگاه شان به روزمرگی است. نگاهی که نمی بینندش! طبیعی است، روزمرگی است ...

بگذریم. جلسه از نیمه گذشته است و همه ی اعضا می دانند که بخش خاصی از پروژه که موضوع اصلی نشست هم هست از نظر اجرایی بیش از دو ماه تأخیر زمانی دارد. بهتر است وارد این داستان نشویم که یکی از اعضای مسئول حوزه کنترل پروژه، ماه ها قبل هنگام ترسیم گانت چارت پروژه بر اساس شنیده هایش یک عددی را برای اجرای این بخش از پروژه در نظر گرفته است.

بله! در مدیریت و کنترل یک پروژه، کارشناسی صرفا بر اساس شنیده هایش از فرآیند اجرای یک متدلوژی فنی، تخمین زمانی انجام می دهد. شاید باید گفت حیرت انگیز است. چون فرقی نمی کند نتایج مذاکرات وین 6 چگونه رقم بخورد. مهم این است که ما اشکالات جدی در ذهنیت طراحی و اجرای یک فعالیت حرفه ای داریم! و اگر رفع تحریم هم شود یا نشود در اذهان برخی از مدیران و کارشناسان ما تفاوتی رخ نمی دهد! عادت کرده ایم دانش را در دانشگاه، کار را در محیط کار و اخلاق حرفه ای را در پای سخنرانی همایش ها جای بگذاریم و به زندگی ادامه دهیم.

ای کاش قصه به همین جا ختم می شد. خبرگان این حوزه از مشاوره فنی می گویند: در نظر گرفتن مدت زمان 30 روز کاری برای انجام مراحل مختلف خدمات پایه معقول به نظر می رسد. در این میان تصور کنید همان آقای مهندسی که آگاهانه باور به بهبود داشت، می فرمایند: پروژه تأخیر دارد و امیدواریم نتیجه مطالعات شما را 2 روزه دریافت کنیم!

...

بخشی از قصه ای را خواندید که به یکی ازتابستان های گذشته باز می گردد. اجرای خدمات مشاوره ای ما در آن پروژه دو ماه به طول انجامید. آن هم به دلیل لغو برخی از جلسات کارگاه های مشاوره توسط کارفرما. با مزه تر آن است که چند روز پیش یکی از همکاران بخش مالی می گفت: بدهی دارند و پرونده مالی آن پروژه مشاوره فنی، هنوز باز است.

اتفاقا این باز بودن پرونده مالی پروژه های مشاوره هم از آن دست موضوعاتی است که به مذاکرات وین مربوط نمی شود. چون همان گروه از مدیران و کارشناسان ما عادت کرده اند به پروژه های بی پایان.

تصویر: حاشیه ی یکی از دیدارهای وزیر امور خارجه و مذاکره‌ کننده ارشد هسته‌ای ایران / عکاس: مقداد مددی / تسنیم

۱۶ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۳ ۰ نظر
سیدعلیرضا کاشی‌زاد