خلاقانه گام برداشتن در مسیر حل مسأله

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشتری» ثبت شده است

جمعه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ق.ظ مسعود نظری­‌منش
از ایده ­های خود محافظت نکنید!

از ایده ­های خود محافظت نکنید!

Do not guard your ideas

by Masoud Nazari


به نظر شما یک فرد خلاق چطور می­تونه به استعداد خودش پی ببره؟

اگه تولید راه ­حل نکنه و بازخورد ایده ­هاش رو از دیگران نگیره، چی میشه؟

من فکر می­ کنم افراد هنرمند وقتی هنرشون رو به نمایش می گذارن، توانایی و قدرت خلق اثرشون بیشتر میشه!

خیلی­ ها رو دیدم که فکر می­ کنند که ایده ­های خوبی در سر دارند و برای جلوگیری از افشاء اونها، مدت­ هاست که مخفی نگهش داشتن، در صورتی که به تجربه شخصی دریافته­ ام که وقتی ایده­ های این افراد رو می ­شنوید، می­ بینید چیزی جز یک توهم نیست و دلیل عمده این توهم چیزی نیست جز اینکه این ایده خام که از دریافت بازخورد و نکات اصلاحی دیگران محروم مونده!

اولین و مهم­ترین فایده ­ای که در بازگو کردن ایده برای دیگران وجود داره اینه که با دقت در عکس­ العمل اونها از کیفیت ایده خود باخبر می­شیم و معمولا افراد در پاسخ به این حسن اعتماد، نظرها و تجربه خودشون رو در اختیارتون می­ گذارن!

  • به نظر من قدرت خلاقیت چیزی نیست که انتها داشته باشد پس نگران نباشید که ایده ­های ارزشمندمون تمام بشه و دیگه ایده جدیدی به ذهنمون نرسه!
  • ایده­ پراکنی، قدرت خلاقیت رو بالا می­ بره و باعث میشه ایده­ های بهتری تولید کنیم.
  • تا وقتی از ایده خود صحبت نکنیم، نه تنها از تشویق دیگران بهره ­مند نمی­ شیم بلکه کسی هم برای همراهی در اجرای ایده ما، با ما همراه نخواهدشد!
  • تجربه ثابت کرده که اغلب افراد فقط به دنبال ایده ­های خودشون میرن و افراد خیلی اندکی هستند که با شنیدن یک ایده راهشون رو کج می کنند تا ایده شما رو پیاده کنند!
  • با فرض وجود یک ایده واقعا ارزشمند میشه گفت دو حالت وجود داره :
  1. خود صاحب ایده قصد داره اون رو پیاده­ سازی کنه که خوب در این صورت حتما نیاز هست که پیش از سرمایه ­گذاری مادی و معنوی از بازخورد دیگران درباره طرح خودش باخبر بشه
  2. احتمال داره که این ایده یا راه­ حل، مسئله شرکت یا سازمان یا گروهی از مردم رو حل می­کنه و ما فکر می­ کنیم اونها برای شنیدن و بهره­ برداری از ایده ما باید اول هزینه اش رو بپردازند یا به عبارت دیگر باید اول ایده رو بخرند! که مسئله از همین­جا شروع میشه! اگر فرض کنیم ما به واسطه دانش یا مهارت و تخصصمون، راه ­حلی رو می­ شناسیم که مورد نیاز فرد صاحب مسئله است، مثلا فرض کنیم ما راه­ حلی طراحی کردیم یا سراغ داریم برای کاهش ترافیک شهر تهران.خب اگر این ایده یا راه­ حل فقط در حد یک نظریه تئوری باشد پس نمیشه اونقدر اون رو مخفی نگه داشت تا پس از عقد قرارداداون رو فاش کرد، و اصولا تا صاحب مسئله از صحت ایده مطمئن نباشد غیرممکنه پولی خرج بکنه و در حالت دیگر ایده یا راه­ حل ما تکنیک یا فرمول خاصی است که تکنیک اجرایی اون فقط در انحصار ماست. در این صورت هم لازمه تا کارفرما از تسلط و تخصص ما در اجرای اون راه­ حل و اشراف به مسئله مطمئن بشه که با مخفی نگه داشتن ایده، این هدف هم حاصل نخواهد شد!

سوال مهم: پس کی میشه یک ایده رو فروخت؟

پیشنهاد: یک ایده زمانی ارزشمند میشه که اجرا بشه، حتی اگر در حد نمونه اولیه یا یک ماکت باشه،

پیاده ­سازی ایده، اون رو از حالت بالقوه به بالفعل درمیاره و ناگهان ارزش اون رو برای صاحب مسئله چند برابر می­کنه!

پس بهتره بدون نگرانی با بیان ایده ­هامون به خصوص در محفل­ های تخصصی، علاوه بر دریافت بازخورد مفید ، پتانسیل جلب همکاری افراد علاقه ­مند رو که می­تونن مکمل ما تو پیاده ­سازی یا پیدا کردن مشتری باشند رو هم برای خودمون ایجاد کنیم.

۲۸ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۰۰ ۳ نظر
مسعود نظری­‌منش

نوآورانه بر مدار مشتری


 
با مدیری جوان از یک Business School معتبر جلسه ای برای آغاز یک همکاری دارم. در لابلای صحبت ها به طرح نوآورانه ای که آن موسسه ارایه کرده اشاره ای می کنم و اینکه این روزها دیده ام تقلیدها از این برنامه شروع شده.
مدیر جوان نفس عمیقی می کشد و می گوید متاسفانه همینطور است و ابراز تعجب می کند چرا که مخاطبین دو مجموعه تفاوت های زیادی با هم دارند. سری به نشانه تایید تکان می دهم و ادامه صحبت ها!
بارها و بارها این مساله را نه فقط در بخش خدمات بلکه در بخش صنعت هم مشاهده کرده ام، در محیط های تولیدی بارها دیده ام که محصولی به صرف اضافه شدن به سبد تولید رقیب، به سبد تولید یک تولید کننده اضافه شده است، در برخی سازمان ها که چارچوب هایی به ظاهر محکم تر دارند این اقدام حتی با تحلیل های استراتژیکی مانند مدل پورتر انجام می شود. با نگاهی همیشگی و مستمر به رقیب و حلقه مفقوده ای به نام مشتری!
مفهوم مشتری مداری مفهومی نیست که به تازگی در اذهان مطرح شده باشد، اما در مدل های نوین استراتژی کسب و کار تاکید ویژه ای بر آن وجود دارد. این مدل ها به مشتری به عنوان منبعی بی پایان از ایده ها برای ایجاد مزیت های رقابتی نوآورانه می نگرند و این مسیر را تا عملیاتی کردن گردش نوآورانه بر مدار مشتری دنبال می کنند.

 
۲۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۰۸ ۰ نظر
حمیدرضا پیراوی‌ونک