سیدعلیرضا کاشی زاد


جلسه آغاز می شود. همه منتظر آقای مهندس هستند. آقای مهندس شش سال است که مدیر یکی از پروژه های مهم مرتبط با صنایع نفت، گاز و پتروشیمی کشور است. ایشان فردی با تجربه و از موی سپیدان صنعت اند و نقش بسیار کلیدی در تصمیم گیری برای سرنوشت این پروژه دارند. این را یکی از اعضای مجموعه ای می گوید که بنده و دوستانم را به عنوان تیم مشاور به سازمان پروژه معرفی کرده اند.

آقای مهندس می آیند و در صدر مجلس می نشینند و می فرمایند: شروع کنیم!

پس از معرفی فرآیند توسط یکی از دوستان ما، آقای مهندس می فرمایند که به اهمیت اجرای این حوزه از خدمات مشاوره فنی باور دارند و بر اساس تجربه هایشان این متدلوژی می تواند تاثیر به سزایی در آینده پروژه بگذارد.

خب! معمولا اگر شما هم این سوی میز نشسته باشید، ته دلتان خوشحال می شوید که دست کم مدیریت ارشد سازمان کارفرما در ادامه داستان می تواند همراهی اثربخشی با شما داشته باشد. این که می گویم دست کم! چون تجربه شده که مدیریت ارشد انگاری باور به بهبود دارد اما از معاونانش گرفته تا کارشناسان اجرایی، نگاه شان به بهبود مانند نگاه شان به روزمرگی است. نگاهی که نمی بینندش! طبیعی است، روزمرگی است ...

بگذریم. جلسه از نیمه گذشته است و همه ی اعضا می دانند که بخش خاصی از پروژه که موضوع اصلی نشست هم هست از نظر اجرایی بیش از دو ماه تأخیر زمانی دارد. بهتر است وارد این داستان نشویم که یکی از اعضای مسئول حوزه کنترل پروژه، ماه ها قبل هنگام ترسیم گانت چارت پروژه بر اساس شنیده هایش یک عددی را برای اجرای این بخش از پروژه در نظر گرفته است.

بله! در مدیریت و کنترل یک پروژه، کارشناسی صرفا بر اساس شنیده هایش از فرآیند اجرای یک متدلوژی فنی، تخمین زمانی انجام می دهد. شاید باید گفت حیرت انگیز است. چون فرقی نمی کند نتایج مذاکرات وین 6 چگونه رقم بخورد. مهم این است که ما اشکالات جدی در ذهنیت طراحی و اجرای یک فعالیت حرفه ای داریم! و اگر رفع تحریم هم شود یا نشود در اذهان برخی از مدیران و کارشناسان ما تفاوتی رخ نمی دهد! عادت کرده ایم دانش را در دانشگاه، کار را در محیط کار و اخلاق حرفه ای را در پای سخنرانی همایش ها جای بگذاریم و به زندگی ادامه دهیم.

ای کاش قصه به همین جا ختم می شد. خبرگان این حوزه از مشاوره فنی می گویند: در نظر گرفتن مدت زمان 30 روز کاری برای انجام مراحل مختلف خدمات پایه معقول به نظر می رسد. در این میان تصور کنید همان آقای مهندسی که آگاهانه باور به بهبود داشت، می فرمایند: پروژه تأخیر دارد و امیدواریم نتیجه مطالعات شما را 2 روزه دریافت کنیم!

...

بخشی از قصه ای را خواندید که به یکی ازتابستان های گذشته باز می گردد. اجرای خدمات مشاوره ای ما در آن پروژه دو ماه به طول انجامید. آن هم به دلیل لغو برخی از جلسات کارگاه های مشاوره توسط کارفرما. با مزه تر آن است که چند روز پیش یکی از همکاران بخش مالی می گفت: بدهی دارند و پرونده مالی آن پروژه مشاوره فنی، هنوز باز است.

اتفاقا این باز بودن پرونده مالی پروژه های مشاوره هم از آن دست موضوعاتی است که به مذاکرات وین مربوط نمی شود. چون همان گروه از مدیران و کارشناسان ما عادت کرده اند به پروژه های بی پایان.

تصویر: حاشیه ی یکی از دیدارهای وزیر امور خارجه و مذاکره‌ کننده ارشد هسته‌ای ایران / عکاس: مقداد مددی / تسنیم