خلاقانه گام برداشتن در مسیر حل مسأله

رتبه و امتیاز نوآوری ایران در سال 2014 در مقایسه با 10 رتبه برتر جهان

اگر به یاد داشته باشید در یادداشت گذشته با نام «سایز نوآوری 2014» به معرفی شاخص نوآوری جهانی که با نام اختصاری GII  نمایش داده می شود پرداختیم و اثر نوآوری بر تولید ناخالص ملی کشورها را روی نمودار منتشر شده در این سند مشاهده کردیم.
نمودار زیر رتبه و امتیاز ایران را در مقایسه با 10 کشور برتر در زمینه نوآوری نشان می دهد این نمودار بر اساس داده های منتشر شده در سند شاخص جهانی نوآوری سال 2014 رسم شده است.
بر اساس این گزارش سوییس با امتیاز 64.78 در رتبه نخست و ایران با امتیاز 26.14 در رتبه 120 در بین 143 کشور بررسی شده در این سند، قرار دارد.

۲۴ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۰ ۱ نظر
حمیدرضا پیراوی‌ونک

نقل قول هایی از آلتشولر 1

altshuller 1

برای دریافت تصویر در اندازه واقعی روی آن کلیک کنید

منبع نوشته ها: کتاب الگوریتم نوآوری

۱۸ بهمن ۹۳ ، ۲۰:۵۴ ۱ نظر
هادی آقازاده
جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۰ ب.ظ هادی آقازاده
هفده:حرکت به بعدی جدید (Transition into a new dimension)

هفده:حرکت به بعدی جدید (Transition into a new dimension)

Principles for Innovative Problem Solving, Principle 17

هادی آقازاده


Move into an additional dimension - from one to two- from two to three

در اخبار است تریز دانی به میان مردم آمده بود و با خلق درآمیخته بود و یاران همچون زنبورکان گرد گُل خوشبو بر گردش حلقه زده بودند و تضاد خویش عرضه کرده و جواب همی می گرفتندی!!!

Master ما چون در کوچه همی گذشتندی، به الوار های چوبی برخوردنی که روی هم همی انباشته شده بودند و سد راه وی و یاران را بگرفته بودی. چون تریز دان این را بدید رو به یاران کرد و دستور داد صاحب این الوار ها را بیاوردنی و چون به خدمت وی محضور گشت نخست چکی آبدار نثار وی نمود که چرا راه مردم بگرفتندی و آیا مگر من به شما تریز نیاموختندی و باب اصل 17 را مفصل بر شما نگشودندی؟

آن صاحب دل خسته، آن الوار دار بخت برگشته گفتندی: یا Master؛  آن جلسه به علت رساندن منزل به منزل غایب بودنی و نتوانستنی که در جلسه حضور همی برساندندی.

Master چو این را بشنید به یکی از یاران Brilliant خود دستور همی داد تا اصل 17 را چنان عرضه کند تا حجت بر همگان تمام شود.

آن یار از خود بی خود شده چو این بشنید چشمان از حدقه در رفته اش را گشوده تر ساختندی و گفتندی:

  • حرکت یا جایگزینی تک بعدی اجسام را به دو بعدی تغییر دهید. دو بعدی را سه بعدی کنید و این افزایش را ادامه دهید.
  • ترکیب و چیدمان چند لایه ای و چند سطحی اجسام را به کار گیرید.
  • جسم یا محل قرار گیری آن را در سمت دیگرش استقرار دهید.
  • به استفاده از جهت مقابل سطحی که مد نظر است، فکر کنید.
  • تصویر ها را بر روی سطوح کناری یا جهت پشت جسم بیندازید.

آن الواری نا دلوار اینان بشنید چونان برقی از جایش پراندنی و گفتندی: یا Master نیک دانستم در خیال آن یار غار چه بودندی! الوار ها را باید و شاید که در سمت دیگرش( در جهت عمودی مثل قرار دادن مداد از انتها) استقرار همی دادنی تا فضا Free شود و راه نیز گشوده.

Master ما که خوشحال می نمود گفتندی: آری همین است که فهمیدی حالا سریع رفتندی و مقدمات Implementation را فراهم کردندی تا خلق آسوده گشتندی.

Master ما بعد از این وقعه رو به یاران و مریدان خویش بنمودی و گفتندی: طریق صحیح استعمال اصول بر همین منوال بود که عرضه داشتم. نخست باید تضاد ها را بشناختی و آنگاه مراجعه به اصول کردندی. هر لحظه ای که تضادی را بدیدید که توان استعمال در جهت ها و ابعاد دیگر نیز را دارد  و جسم شما دارای جهتی و بعدی باشد بر شماست که به تغییر دادن و معکوس ساختن و از جهت دیگر دیدن آن همت گمارید. آن گاه برای اینکه خلق الله را از مثالی آبدار بی بهره نگذاردندی چند قدمی نرفته بودندی که بازگشتندی و گفتندی: راستی مثال فنی پیچیده اش هم گاری هایی ( خودرو) باشد که چروخ( چرخ ها) عقبشان نیز همی قادر به چرخش باشدندی تا پارک آنها Easy  تر فراهم شدندی!!

این را بگفت و یاران چو این بشنیدند، جملگی سر به بیابان گذاشتند...

۱۹ دی ۹۳ ، ۱۹:۱۰ ۲ نظر
هادی آقازاده
جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۰۳ ق.ظ حسین سپهری
ساکن شماره 221 B خیابان بیکر

ساکن شماره 221 B خیابان بیکر

221B Baker Street

شرلوک هولمز را می شناسید؟ شخصیتی خیالی، نوشته نویسنده شهیر اسکاتلندی، سِر آرتور کانن دویل.

این کارآگاه خصوصی متولد روز ششم ژانویه ۱۸۵۴ در روستایی به نام مایکرافت ایالت یورکشایر است. دانشگاه آکسفورد درس خوانده و در 20 سالگی اولین معمای جنایی خود را حل می کند. شرلوک هولمز، در داستان "اتود در قرمز لاکی" با دکتر جان واتسن آشنا می‌شود و هر دو باهم، خانه‌ای به شماره پلاک "۲۲۱ B خیابان بیکر"، از خانم هادسن اجاره می کنند.

احتمالاً آشنایی ما با این شخصیت بیشتر مرهون پخش سریال "ماجراهای شرلوک هولمز" با بازی بازیگر فقید انگلیسی "جرمی برت" و دوبله استادانه بهرام زند در دهه 70 بوده باشد و شبهایی که در حدود ساعت 9 شبکه دو این سریال زیبا و به یاد ماندنی را پخش می کرد.

در سالهای اخیر سریالی تازه از شبکه ای انگلیسی بر مبنای اثر سِر آرتور کانن دویل ساخته شده، اقتباسی بسیار زیبا و هنرمندانه که در آن شرلوک هولمز به زمان حال آمده است و در این دوران یعنی قرن 21 راز معما های جنایی را کشف می کند. زمانی که اینترنت، تلفن همراه، رایانه، وسایل ارتباطی گسترده و ... از ویژگی های آن است و طبیعتاً جنایت ها هم دستخوش تغییرات زیادی شده. حال توجه کنید که چگونه می شود شخصیت محبوب ما با آن کلاه دو طرفه و پیپ بلند از سال 1890 به سال 2010 آورده شود؟ با چه روشی کارآگاه و همکارش حتی صاحب خانه شان قرار است در لندن هزاره جدید با تبهکاری ها بجنگند؟

این هنر نویسندگان این سریال بوده، که از قضا خیلی هم خوب از پس این کار برآمده اند و سریال SHERLOCK به یکی از پربیننده ترین سریال های سالهای اخیر تبدیل شده است که جایزه های فراوانی را نیز نصیب سازندگان اش کرده. تلویزیون هم بارها دوفصل از این سریال را پخش کرده که آخرین بارش دو هفته پیش از شبکه نمایش بود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

سبکی در دنیای طراحی وجود دارد که نمونه ای از همین هنر اقتباس است، رترو دیزاین1.

طراحان رترو دیزاین که به نوعی سعی در یادآوری دوران خوشایند گذشته دارند با اقتباس از محصولی قدیمی مدل جدید آن را طراحی می کنند و نوستالژی ما را نسبت به گذشتۀ خوب آن محصول بر می انگیزانند. شبیه همان کاری که نویسندگان سریال شرلوک انجام داده اند. 

مثال معروف این سبک طراحی، مدل فولکس واگن بیتل جدید2 است که بر مبنای فولکس بیتل قدیمی (مشهور به قورباغه ای) اثر فردیناند پورشه طراح بزرگ اتریشی طراحی شده. خودرویی که به جرأت می توان گفت یک شاهکار طراحی است و تقربیاً هر کسی که آن را می بیند به یاد نمونه قدیمی و مشهور آن می افتد، خودرویی که نام و نشان محبوب ترین خودرو تاریخ صنعت جهان با رکورد تیراژ ۲۱٫۵۲۹٫۴۶۴ را یدک می کشد. خودرویی که به یکی از سمبل های طراحی تبدیل شده است.

یکی از مدل های فکری TRIZ، تفکر چند پنجره ای یا چند پرده ای است که کمک فراوانی به طراحان سبک رترو دیزاین می کند که بتوانند حس و حال محصول مرجع را در محصول جدید ایجاد کنند. گرایش رترو دیزاین در محصولات آشپزخانه ای، البسه، خودرو، مبلمان و ... به صورت گسترده مورد استقبال مشتریان قرار گرفته است. محصولاتی با شکل و شمایل جدید که در عین حال روح گذشته را به همراه خود دارند.

شما چه محصولاتی با سبک رترو دیزاین دیده اید؟


1 RETRO DESIGN
2 NEW Beetle
۱۲ دی ۹۳ ، ۰۲:۰۳ ۱ نظر
حسین سپهری
پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۱۶ ق.ظ حمیدرضا پیراوی‌ونک
سایز نوآوری 2014

سایز نوآوری 2014

شاخص نوآوری جهانی که با نام اختصاری GII نمایش داده می شود، یک سند سالیانه است که توسط مدرسه جهانی اقتصاد منتشر می شود و کشورها و اقتصادهای دنیا را بر حسب آماده سازی محیط مناسب برای ایجاد خلاقیت و خروجی های نوآورانه رتبه بندی می کند.
1-موسسات، 2- پژوهش و سرمایه های انسانی، 3-زیرساخت نوآوری، 4-پیچیدگی بازار و 5-پیچیدگی کسب و کار، پنج بخش ستون ورودی نوآوری را تشکیل داده که شاخصی برای بررسی وجود زیر ساخت های لازم برای انجام فعالیت های نوآورانه است.
از سوی دیگر 6-دانش و فناوری و 7-خروجی خلاقانه به عنوان دو بخش از نمود فعالیت های نوآورانه هر اقتصاد در نظر گرفته شده است.

سایر جزییات در نمودار زیر که به عنوان چارچوب بررسی سال 2014 معرفی شده، قابل مشاهده است.

در بررسی سال 2014 بر اساس این مدل، 143 اقتصاد جهان که 92.9 جمعیت جهان را شامل می شود و نیز 98.3 درصد تولید ناخالص جهانی را دارا می باشد مورد بررسی قرار گرفته اند.
نمودار زیر که حاصل همین بررسی است ارتباط نوآوری و تولید ناخالص ملی در کشور ها را به نمایش می گذارد، همانظور که در نمودار قابل مشاهده است بسیاری از کشورها به این خط تعادل نزدیک هستند.

در یادداشت بعد به بررسی وضعیت شاخص نوآوری در ایران در مقایسه با سایر کشور ها بر اساس این گزارش خواهم پرداخت.
۱۱ دی ۹۳ ، ۰۱:۱۶ ۰ نظر
حمیدرضا پیراوی‌ونک
چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۳۰ ب.ظ میثم ملکی
یکپارچه، یکپارچگی، یکپارچه سازی

یکپارچه، یکپارچگی، یکپارچه سازی

Integrate, Integration, Integrated

by Meysam Maleki


یکپارچه، یکپارچگی، یکپارچه سازی، اینها کلید واژه هستند، شاه کلیدند.

از پنجره های مختلف می توان به منافع یکپارچه سازی نگاه کرد. مثلا چه خوب است که کارت سوخت به حساب بانکی وصل باشد و هر مقدار که بنزین زدیم از حساب کم شود در این حالت هم نیازی به حمل پول نقد و صرف وقت برای رفتن به خودپرداز نیست و هم مجبور نیستیم ذره ذره میزان بنزین را رند کنیم. یا سامانه های Cloud management نظیر Dropbox و iCloud کمک می کنند که داده ها را در یک جا (در ابر!) مجتمع داشته باشیم و با ابزارهای مختلف (موبایل، تبلت یا رایانه) از آن استفاده کنیم. یا مثلا در سازمان ها تلاش بر این است که به جای استفاده از نرم افزارهای جداگانه (یکی برای حسابداری، یکی برای ورود و خروج، یکی برای انبار، یکی برای حقوق و دستمزد، یکی برای خدمات مشتریان) از یک سامانه یکپاچه استفاده کنند که همه را در دل خود داشته باشد.

گفتنی است که انسان پیش از این هم در فکر یکپارچه سازی بوده و این کشف انسان مدرن (یا پست مدرن، یا پست پست مدرن!) نیست. مثلا یک چوپان گاو و گوسفندان همه را جمع می کرد و همه را با هم به چرا می برد یا بکارگیری سکه در معاملات از دستاوردهای تاثیرگذار بشر در طول تاریخ بوده است. امروزه با وجود بستر تکنولوژی اطلاعات پتانسیل های بیشتری برای یکپارچه سازی دردست هست. به عبارت دیگر، امروز بیشتر از گذشته می توانیم یکپارچه کنیم. 

می بایست توجه داشت که یکپارچه سازی اگر درست اجرا نشود می تواند آسیب برساند. در اینجا از آسیب یکپارچه سازی می نویسیم چون به اندازه کافی در بوق مزایای آن دمیده شده است. موضوع داغی شده و همه دارند هر چه که دارند را یکپارچه می کنند. تایید می کنم که مسیر حرکت درست است و مثلا خوب است که ایمیل ها را هم مثل پیامک در موبایل یکجا ببینیم یا خوب است که در یک سامانه یکجا بتوانیم حساب های بانک های مختلف را مدیریت کنیم. یکپارچگی کلا چیز خوبی است. اما لب کلام این است که می بایست آگاهانه باشد و بدانیم چه چیز را چطور با چه چیز یکپارچه کنیم.

یکپارچه سازی نوعی توسعه و پیشرفت است که شناخت وضعیت موجود، گام اول آن است. مثلا پیش از آنکه گوسفندان همه اهالی را در یک گله با هم به چرا ببرند پشت آنها رنگ می مالند تا معلوم باشد که بنفش ها گوسفندان مشهدی حسن هستند و زردها گوسفندان کربلایی اکبر. مثال امروزی تر، مثلا اگر دو جزء داریم به نام سامانه انبارداری (که در آن موجودی و ورود و خروج اجناس را کنترل می کنیم) و یک سامانه دیگر داریم برای امور مالی (که در آن موجودی و ورود و خروج مالی را کنترل می کنیم) و می خواهیم این دو را با هم در یک سامانه یکجا ببینیم، نخست می بایست فرآیندهای درونی هر جز را بشناسیم.  مثلا فرض کنید می خواهیم یک کامیون ذرت بخریم. حال سوال این است که آیا وقتی سفارش خرید یک کامیون ذرت در سیستم ثبت شد هزینه آن از حساب کم شود یا وقتی که بار آن کامیون به انبار اضافه شد این کار انجام شود؟ فرقش این است که ممکن است ما یک کامیون 10 تنی ذرت بخریم اما 9 تن به موجودی انبار اضافه شود، فرضیه های مختلفی در مورد یک تن مفقوده می توان ارائه کرد (در راه ریخته، راننده برداشته، فروشنده کم داده، انباردار برداشته) اما اگر بنا را بر مقدار تحویل در انبار می گذاشتیم نیازی به فرضیه سازی نبود. 

برای یکپارچه سازی نخست لازم است که تفکیک کنیم. اجزاء را جداگانه بشناسیم و بعد بر اساس ورودی ها، خروجی ها و فرآیندهای هر کدام، مدل یکپارچه سازی آنها را طراحی کنیم. 

راستی، پیشنهاد می کنم نگاهی به اصول 5، 6، 7 و 33 بیندازید.

توضیح تصویر: بر اساس تئوری بیگ بنگ، جهان از یک نقطه بسیار داغ و بسیار چگال به وجود آمده است
۱۰ دی ۹۳ ، ۱۸:۳۰ ۴ نظر
میثم ملکی
جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ق.ظ محمود کریمی
نوآوری در شرکت‌ها برعهده کیست؟

نوآوری در شرکت‌ها برعهده کیست؟

Report from TFC2014:
Innovation governance; Who is really in charge of innovation in our companies?
دکتر ژان فیلیپ دشامپسProfessor Jean-Philippe Deschamps was one of the keynote speakers of opening session of TFC2014. He focused on Innovation Governance and followed the title by this key question: Who is really in charge of innovation in our companies? This emeritus professor of IMD explained different 9 to 10 models of innovation governance in a company and analyse couple of big companies of the World based on the content. He has worked whole his life on Innovation Management. I refer to the English proverbs "I wasn't born yesterday" from his view and "He is around the block" from my point of view.

از همان اسلاید اول سخنرانی کلیدی دکتر ژان فیلیپ دشامپس در کنفرانس TFC2014اولین اسلایدی که نمایش داد توجه‌ها را جلب کرد. پروفسور ژان فیلیپ دشامپس از IMD سوئیس، عنوان «حکمرانی نوآوری» را برای سخنرانی کلیدی‌اش در افتتاحیه کنفرانس TFC2014 انتخاب کرد. اولین چیزی که از او به خاطرم ماند این است: «من همه عمر حرفه‌ای حدود 40 ساله‌ام را متمرکز بر مدیریت نوآوری کار کرده‌ام و هنوز هم با وجود بازنشستگی، دنبالش می‌کنم.»

در همان اسلاید اول فهمیدم که ماجرای این سخنرانی متفاوت است. پایین اسلاید عنوان را خواندم:

© All drawings by Arend van Dam

پیرمردی قد بلند و تکیده، آمده و با عکس و کاریکاتورهای سفارشی که در 21 اسلاید از 38 اسلاید او دیده می‌شود درباره مدیریت نوآوری صحبت می‌کند.

او شرح داد که بر اساس همه یافته‌ها و تجربه‌هایش فکر می‌کند که «چه کسی واقعا مسؤول نوآوری در شرکت‌های ما است؟»

گفت که 9 تا 10 مدل را می‌توان برای تبیین و تعریف چگونگی مدیریت نوآوری در یک شرکت مرور کرد. تفاوت مدل‌ها را شرح داد و تاکید داشت که با وجود متفاوت بودن مدل‌ها، لازم است که سازمان یکی را انتخاب کند و بر اساس آن پیش برود. برای شرح هر یک از مدل‌ها و ویژگی‌های‌شان، دست‌کم یک بنگاه دنیا را معرفی کرد و قوت و ضعفش در به‌کارگیری مدل و تاثیرش بر کسب و کار آن بنگاه را شرح داد.

اشاره یک خطی به نکته‌هایی که بیان کردند:

  • سونی در مقایسه با شارپ نتوانست به راحتی وارد بازار تلویزیون شود. چون Unlearning را بلد نبود.
  • در بعضی بنگاه‌ها CTO یا Chief Technology Officer مسؤول نوآوری است.
  • در برخی بنگاه‌ها CRO یا Chief Research Officer مسؤول نوآوری فرض می‌شود.
  • در بانک‌ها و سازمان‌های اطلاعات‌محور CIO یا Chief Information Officer چنین نقشی دارد.
  • بنگاه‌هایی هستند که Innovation Board مسؤول و پیش‌برنده نوآوری در سازمان‌شان است.
  • در اپل، مسؤولیت مدیریت نوآوری از فردی مانند استیو جابز به شورای نوآوری انتقال یافت. مدیر جدید بیشتر سامان‌دهی می‌کند تا مسیر جاری شدن تصمیم‌ها و سیاست‌های این هیات نوآوری در شرکت باشد. با بودن جابز مدل نوآوری در اپل متفاوت بود.
  • در همه مدل‌ها یک چیز مشترک است: تعهد مدیر ارشد به نوآوری.
  • شرکت‌های موفق حتا در دوران بحران هم بودجه R&D (تحقیق و توسعه) خود را کم نکردند. چون معتقد بودند این استراتژی کلیدی‌شان است برای موفقیت در بازار.
  • رهبری نوآوری در سازمان دو صورت مکمل دارد: رهبری فردی و رهبری سازمانی.
  • رهبری فردی، نوع درست رهبری با شیوه درست رفتاری برای هر استراتژی نوآوری است.
  • رهبری سازمانی، تعریف حکمرانی نوآوری، انتخاب مدل حکمرانی، جذب و متعهد کردن تیم مدیران ارشد فرض می‌شود. این دومی، تمرکز امروزی سازمان‌ها است.

پروفسور ژان فیلیپ دشامپس، در کنار مقاله‌های مختلف و نوشته‌هایش، دو کتاب با این‌ نام‌‌ها نیز دارد: Innovation Leaders و Innovation Governance

حکمرانی نوآوری، شامل چه چیزهایی می‌شود؟

کدام مدل حکمرانی را باید انتخاب کرد؟

سیستم حمکرانی نوآوری ما چقدر مؤثر است؟

در شرح پاسخ این 3 پرسش کلیدی سخنرانی، حکمرانی نوآوری در شرکت‌های مختلفی مانند نستله، میشلین، نوکیا، سامسونگ، اپل، تترا پک، آی بی ام، کرنینگ و دی اس ام، تحلیل و مقایسه شدند.

در بخش پایانی سخنرانی‌اش با اشاره به مقاله‌های متعدد، به مرجع آن‌ها اشاره کرد: «اگر www.innovationmanagement.se را نمی‌شناسید حتما سراغش بروید و از آن بسیار بیاموزید.»

رییس وقت انجمن ـ دکتر یوست دوفلو ـ پس از صحبت‌های او در افتتاحیه کنفرانس روی سن آمد و گفت که از شمردن تعداد کلیک‌های شما جا ماندم، بس که روی این فایل و سناریوی ارایه آن و فکر و کار کرده‌اید.

۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۱:۴۱ ۰ نظر
محمود کریمی
دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۴ ب.ظ هادی آقازاده
شانزده: کمی کمتر، کمی بیشتر (Partial or Excessive Action)

شانزده: کمی کمتر، کمی بیشتر (Partial or Excessive Action)

40 Principles for Innovative Problem Solving, Principle 16

هادی آقازاده


If you can’t achieve 100 percent of a desired effect – then go for more or less

 

قبل از ادامه بحث جا دارد بار دیگر این نکته جالب را مورد تاکید قرار دهم که شما می توانید برای دست یازییدن به هر ایده از اصل های متفاوت استفاده کنید. یعنی ممکن است چند اصل به یک ایده ختم شوند. برای تمرین هم که شده بهتر است مثال های اصول گفته شده را بار دیگر با هم تطابق بدهید؛ خواهید دید که چگونه یک مثال از چندین اصل نشات می گیرد. بگذریم....

موقع رفتن به مسافرت همیشه پدرم بهم میگه: یکم بیشتر پول با خودت ببر. هزار و یک اتفاق ممکنه بیفته!

یک ضرب المثل ژاپنی می گوید: منتظر 100 درصد نباش. 60 در صد هم کافیست. شروع کن. این برای وقتیه که منتظر هستیم تا همه چیز خوب و ایده آل بشه تا ما تکونی به خودمون بدیم.

وقتی احتمال رویدادی کم باشد، معمولا با افزایش تعداد، احتمال رویدادی را افزایش می دهند. بر عکس این قضیه نیز صادق است.

حکمت نگهداری موجودی در شرکت ها و در زندگی این است که کسی از آینده خبر ندارد پس بهتر است که کمی بیشتر از آنچه لازم است، داشته باشیم.

وجود تلرانس ها ( رواداری) به این خاطر است که دست یافتن به مشخصات دقیق یک قطعه کاملا دست یافتنی نیست.

اگر دستیابی به کل جامعه مقدور نباشد معمولا از نمونه گیری استفاده می کنند یعنی کمی کمترش را ملاک قرار می دهند. ( اساس علم آمار منتظر همین اصل بود!! دیدید؟)

وجود حالت رگبار در سلاح ها به خاطر عدم اطمینان کافی از برخورد اولین تیر می باشد.

حمل تانکر اضافی سوخت توسط هواپیماهای جنگنده در ماموریت های حساس.

وجود دو ضامن بانکی در برخی معامله ها ( بالاخره یکی باشه که یقه اش رو بگیرند!)

خواندن بخشی از مطالب درسی در شرایط کمبود وقت

حراج کردن محصولات وقتی می خواهید آتیش به مالتون بزنید.

پس:

اگر دست یافتن به 100 % یک اثر دلخواه دشوار است، به بیش از آن و یا کمتر از مقدار اصلی دست یابید.

 در طراحی و تست محصول تازه ساخته و تکوین شده معمولا قبل از روانه شدن به بازار و رسیدن به دست مشتری، خود شرکت یا سازمان های ذی صلاح آزمایش هایی را برای اعطای گواهینامه ها، بر روی محصول انجام می دهند. برای اطمینان از کارکرد درست محصول در شرایط مختلف، محصول را در شرایط بیش از حد طبیعی اش مورد آزمایش قرار می دهند.

 زمانی که سالم ماندن محصول اهمیت به سزایی داشته باشد، بخش واحد مستقلی از شرکت برای همین کار اختصاص پیدا می کند.

شکل فوق تست موتور یکی از ماشین های فرمول 1 است.

منبع عکس

۲۴ آذر ۹۳ ، ۲۳:۱۴ ۰ نظر
هادی آقازاده
جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۹ ب.ظ مسعود نظری­‌منش
بانجی جامپینگ در فضای نوآوری!

بانجی جامپینگ در فضای نوآوری!

واقعا چالش ­های فضای نوآوری و خلق ایده های جدید را می­ شود به هیجان پرش با کابل­ های کشی به عمق دره تشبیه نمود.

سقوط آزاد  =  تجربه رها شدن از ساختارهای تکراری جامعه

دلهره و ترس از سقوط = اضطراب جواب نگرفتن از ایده و ترس از شکست خوردن

هیجان توام با ترس هنگام تاب خوردن = بازخوردهای سینوسی جامعه به محصول یا ایده جدید

ولی نکته جالب اینجاست که پرش از ارتفاع با طناب کشسان هم، قابل سفارشی سازی است. ارتفاع پرش، میزان مخاطره و ریسک را پیش بینی می­کند. طول طناب، زمان سقوط آزاد و عمق چالش را تعیین می­ کند. میزان کشسانی طناب، تعداد نوسانات و شدت تجربه هیجان را رقم می­زند.

لذا پرش با طناب کشسان (بانجی جامپینگ) هم نسخه ای نیست که حتی برای افراد ماجراجو به یک شکل تجویز شود بلکه ورزشکار ماجراجو باید به تناسب توان تحمل خود، هیجان و تجربه خود را طراحی کند.

پس بی راه نیست که برای فضای نوآفرینی و کارآفرینی هم چنین استعاره ای بکار ببریم با این هدف که بگوییم لازم نیست توان نوآوری خودمان را با تکنولوژی ها و اختراعات روز دنبا مقایسه کنیم، چرا که هرچقدر یک ایده بدیع تر و ساختارشکنانه تر باشد، به همان نسبت تجاری سازی و عمومی سازی آن نیز سخت تر و پر هزینه تر خواهد بود.

پس اگر علاقه مند به تجربه هیجان نوآوری در این بخش از زندگی خود هستید، علاوه بر اینکه نباید از بزرگی اسم و رسم خلاقیت و نوآوری بترسید، باید مراقب باشید با هیجان بیش از حد تحملتان، خود را به کشتن ندهید!

۲۱ آذر ۹۳ ، ۲۰:۰۹ ۰ نظر
مسعود نظری­‌منش

همین بیست سال پیش تصور اینکه با تلفن شخصی بتوانیم در خیابان حرف بزنیم بسیار هیجان ‌انگیز بود

بیشتر بخوانید

۱۹ آذر ۹۳ ، ۰۰:۲۷ ۰ نظر
سیدعلیرضا کاشی‌زاد
يكشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ب.ظ محمود کریمی
اولین گزارش از یافته‌های حضور در کنفرانس TFC2014: از پستو به پیشخوان

اولین گزارش از یافته‌های حضور در کنفرانس TFC2014: از پستو به پیشخوان

Report from TFC2014: From the Back to the Front Desk

TFC2014 hold in Switzerland this year. TFC (TRIZ Future Conference) is the main event and output of ETRIA (Euraopean TRIZ Association). In the first report from this event, one of of ETRIA decisions about public access to the papers and proceedings of TFC announced. Also atmosphere of Switzerland in the field of Innovation is overviewed bfriefly.

لوگوی کنفرانس TFC2014

این بار EPFL میزبان برگزاری کنفرانس TFC است. TRIZ Future Conference مهم‌ترین نمود و خروجی فعالیت‌های ETRIA یا انجمن تریز اروپا است. 

شرکت‌کنندگان در کنفرانس TFC2014 روزهای چهارشنبه تا جمعه 29 تا 31 نوامبر 2014 (آبان 1393) به شهرهای لوزان و ژنو در کشور سوئیس آمدند تا آخرین یافته‌های علمی و تجربه‌های به‌کارگیری TRIZ را با یکدیگر به اشتراک گذارند.

سوئیس نمونه‌ای جالب برای علاقه‌مندان به نوآوری است. اغلب صنایع شناخته شده این کشور، جزو بهترین‌های دنیا هستند. در گزارش‌های سالانه قابل استنادی مانند Global Innovation Index در ردیف شاخص‌های مختلف نوآوری، سوئیس جایگاه اول تا سوم را دارد. در ارزیابی کلی رتبه‌بندی نیز کشور اول است.

پنیرهای خوش‌خوراک، شکلات‌های زبان‌زد، بانکداری پر رونق، چاقوها و چندکاره‌های خوش‌تراش سوئیسی در کنار تولید 99 درصد کاغذ اسکناس و اسناد بهادار دنیا، بخشی از نام‌آوری‌های این کشور در اقتصاد دنیا است.

در جابه‌جایی‌های بین ژنو و لوزان یا در مناطق روستایی اطراف لوزان، همکار فرانسوی ما اشاره می‌کرد که اگر خوب نگاه کنی کمتر خودروی فرانسوی مانند پژو یا رنو را در سوئیس می‌بینی. این‌ها در خودروسواری هم سخت‌گیر هستند و بهترین‌ها را می‌خواهند. به همین خاطر، اولویت‌شان در خرید خودرو، سواری‌های آلمانی، ژاپنی و بعد کره‌ای است.

یکی از تصمیم‌های مهم اعلام شده در مجمع عمومی امسال انجمن تریز اروپا، از پستو به پیشخوان آوردن مقاله‌های همه سال‌های برگزاری این کنفرانس از 2001 تا به امروز است. یعنی اجازه دسترسی به همگان برای دیدن و خواندن و برداشتن مقاله‌های پذیرفته شده در کنفرانس. این مقاله‌های معمولا به دو بخش Academic و Industry تقسیم می‌شوند. مقاله‌های آکادمیک سخت‌گیرانه داوری می‌شوند و طبق توافق‌های انجمن با مراجع اعتباردهی به مقاله‌ها در بانک‌های اطلاعاتی مقاله‌های ISI دنیا نیز قرار می‌گیرند. مقاله‌های بخش صنعت، شرایط پذیرش ساده‌تری دارند و الزاما اعتبار علمی و مرجع شدن نمی‌یابند. این مقاله‌ها، بیشتر با رویکرد ترویج و نشر تجربه‌ها یا دیدگاه‌های کاربردی مدیران و کارشناسان بنگاه‌ها و از منظر انتقال و ثبت تجربه متولد و بازنشر می‌شوند.

با این اوصاف در اولین قدم، مقاله‌های کنفرانس سال 2014 از ساعت برگزاری افتتاحیه آن با پشتیبانی دکتر توم وانکر ـ رییس اسبق انجمن که عضو هیات‌ علمی دانشگاه تواِنته هلند است ـ اینجا در دسترس قرار گرفت. این لینک از پستو آورده شده است! لینک اصلی این‌طور تعریف شد اما برای بازنگری صاحبان مقاله‌ها و رعایت حقوق مالکیت فکری، از چند روز پس از کنفرانس به طور موقت از دسترس خارج شد.

۱۶ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۰ ۰ نظر
محمود کریمی

حضور دانشجویان ایرانی نخبه خارج از کشور درفن بازار 93

بیشتر بخوانید

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۰ ب.ظ سیدعلیرضا کاشی‌زاد
19,000,000,000,000 تومان!

19,000,000,000,000 تومان!

Traffic accidents on Iran's roads
سیدعلیرضا کاشی‌زاد

 

  • ایران؛ رتبه نخست سوانح جاده ­ای
  • 20 دقیقه = مرگ یک انسان
  • 24 ساعت = 72 نفر کشته
  • مجروحان ؟
  • فقدان سیستم ایمنی در جاده­ های کشور

راه ؟

  • علایم
  • دوره عمر علایم و سازه­ های جاده­ای
  • آسفالت جاده­ای
  • کیفیت
  • افزایش هزینه­ های پیگیری
  • شرایط اقلیمی و آب و هوایی
  • قابلیت دید برای رانندگان

تاثیر محصول فرهنگی ؟

  • همیار پلیس
  • سیا ساکتی

ویژگی­ های مطلوب حمل و نقل ؟

  • روان
  • اقتصادی
  • راحت
  • ایمن
  • سازگار با محیط زیست

مقصر ؟

  • راننده
  • نقص فنی خودرو

هزینه سوانح رانندگی در سال = بیش از هشت هزار میلیارد تومان


فکرهایی را خواندید که در هنگام خواندن مقاله­ ای از خانم نرگس رسولی بر حاشیه­ ی صفحات ۱۳۰ تا ۱۳۲ همشهری اقتصاد شماره تیرماه ۹۱ نوشته ­ام. در خبری که مربوط به مهر ماه 1393 است هزینه سوانح رانندگی نوزده هزار میلیارد تومان عنوان شده است.

  • سوانح رانندگی 25 درصد بودجه سرانه کشور را به خود اختصاص داده و سالانه 19 هزار میلیارد تومان صرف هزینه تصادفات رانندگی می‌شود.
۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۶:۳۰ ۰ نظر
سیدعلیرضا کاشی‌زاد

نت فلیکس علیه دنیا ( یا: آیا ما واقعا تلویزیون تماشا می کنیم؟! )

How is Internet changing Entertainment: Netflix Vs. TV 

Broadcasting media such as TV channels and radio station haven't change through past century. Their business model haven't changed that much since the beginning.But Internet is here to change the rules,again. Internet has provided a widespread and reliable platform, literally for everyone to create and publish content. Netflix is one of key players who tamed the power of Internet to change the way people access entertainment content. 

الوین تافلر در کتاب موج سوم، در توصیف کسب و کارهای عصر اطلاعات بر این نکته تاکید دارد که خدمات به مشتریان در این دوره به شدت شخصی سازی شده و به طور کامل مطابق نیازهای مشتریان خواهد بود به همین دلیل در این عصر خبری از کارتل ها و شرکتهای بزرگ نخواهد بود و تولید انبوه دیگر وجود نخواهد داشت. در صنعت تلویزیون این اتفاقی که عملا به کندی در چند سال اخیر و با ظهور اینترنت به واقعیت نزدیک شده است.

عملا دوره سلطنت تلویزیون بر دنیای رسانه و سرگرمی از دهه 1960 آغاز شد. در این دهه برای اولین بار درآمد حاصل از برنامه های تلویزیونی از رادیو پیشی گرفت. برنامه های روتین روزانه یا هفتگی به وجود آمدند و  دستگاه تلویزیون در مدلهای مختلف و قیمت مناسب جای خود در اتاق نشینمن خانه ها تثبیت کرد. در آغاز این دهه قدرت در دست ایستگاه های پرسابقه ای بود که پیش از این در رسانه های دیگر مخصوصا رادیو، نفوذ خود بر مخاطبین را تثبیت کرده بودند. هزینه های سرسام آور، امکان ورود رقبای جدید را به بازار نمی داد و قدرت در دست تعداد محدودی از شبکه ها بود. در ایالات متحده سه غول NBC ، ABC و CBS تمامی بازی را کنترل می کردند. این شبکه ها به صورت رایگان پخش می شدند و درآمد آنها از طریق تبلیغات تامین می شد. اولین تغییر عمده در اوایل دهه 70 و با ظهور HBO اتفاق افتاد.

  

این شبکه اولین شبکه ای بود که مدل کسب و کاری آن بر پایه حق اشتراک بود. HBO با پخش سریال و فیلم های تلویزیونی و سینمایی و مسابقات ورزشی مثل بوکس کار خود را آغاز کرد.  در ادامه این شبکه خود دست به کار تولید محتوا شد و بسیاری از فیلم ها و سریال های  محبوب و تحسین شده سال های اخیر دنیا، محصول این شبکه تلویریونی است. این شبکه امروز بیشتر از 140 میلیون مشترک در سراسر دنیا دارد که از طریق کابل و ماهواره این شبکه را دریافت می کنند.

ظهور HBO و شبکه های اشتراکی نظیر آن نقطه عطفی در این صنعت، چه از لحاظ کسب و کاری و چه از لحاظ محتوایی، بود اما هنوز ماهیت اصلی این صنعت بود که از زمان ظهور آن تا آن زمان بدون تغییر باقی مانده بود. مشکل عمده این بود که مخاطبین باید برنامه دلخواه خود را فقط زمانی که شبکه آنرا پخش می کرد تماشا کند. هر چند افزایش تعداد شبکه به تنوع محتوا کمک کرده بود اما باز شبکه های اصلی که دست بالا را داشتند برنامه های خود را با در نظر گرفتن بخش مشخصی از بازار هدف که تحت نفوذ آنها بود تهیه می کردند. دهه نود دهه ظهور دستگاه های ضبط خانگی بود که امکان ضبط برنامه های تلویزیونی را رو نوارهای ویدئویی می دادند. سپس این دستگاه جای خود را به دستگاه دیجیتال ضبظ ویدئویی(DVR) دادند؛ که کیفیت، حافظه و امکانات بسیار بیشتری داشت. اما تحول بزرگ و تحقق نسبی پیش بینی تافلر تا سال 2007 از راه نرسید.

ادامه مطلب...
۱۴ آبان ۹۳ ، ۱۲:۱۵ ۲ نظر
سروش رحیمیان
چهارشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۰۰ ق.ظ هادی آقازاده
پانزده: پویایی (Dynamicity)

پانزده: پویایی (Dynamicity)

·     40 Principles for Innovative Problem Solving, Principle 15


Dynamization / Dynamics / Dynamic Parts

Change the object (or outside environment) for optimal performance at every stage of operation.  Divide an object into parts capable of movement relative to each other.  Change from immobile to mobile.  Increase the degree of free motion

 

 

خیلی از ما تجربه سفر شبانه با اتوبوس رو داریم. اگه مثل من زیاد با اتوبوس سفر می کنید حتما از وضع صندلی های اتوبوس ها، حتی از نوع ویژه هاش گلایه خواهید کرد. صندلی های اتوبوس فقط برای نشستن طراحی شدند نه برای خوابیدن. حالا صندلی رو تصور کنید که مطابق با تغییرات بدنی شما، تغییر شکل می دهد و با هر موقعیت شما، گزینه های مختلفی پیش روی شما قرار می گیرد.

افزایش پویایی در مدیریت موجودی در تولید ناب باعث شده است، سفارش ها به جای حجم عظیم، در بسته های کوچک و در دفعات بیشتر به کارخانه اصلی ارسال شوند که نتیجه اش نگهداری کمتر موجودی است.

یک شرکت معروف موتور سیکلت سازی اخیرا موتوری را روانه بازار کرده است که توانایی حضور در همه ی شرایط فیزیکی و جوی را دارد. کاربر متناسب با وضع موجود و با فشردن دکمه ای حالت موتور سیکلت را جوری تغییر می دهد که بهترین عملکرد را در آن لحظه داشته باشد.

اگر نگاهی به زنجیر همان موتور سیکلت هم داشته باشید خواهید دید که این زنجیر در سطح فرا سیستمش یک جسم غیر قابل انعطاف است ولی در صورت نگاه زیر سیستمی دنیایی از پویایی جلوه گر خواهد شد.

ربات های صنعتی دارای مفصل های فراوانی هستند تا قابلیت چرخش را در همه جوانب به ربات ها بدهند.

این اصل یکی از کاربردی ترین اصول ابداعی  است. می توانید صد ها مثال برای این اصل پیدا کنید.

لذا:

  • مشخصه های یک جسم یا محیط اطراف آن، باید به گونه ای تعریف شوند که در هر مرحله از کار، عملکرد بهینه داشته باشند.
  • اگر جسمی، غیر قابل حرکت است، آن را متحرک کنید. سعی در قابل تعویض شدن همان جسم داشته باشید.
  • جسم را به اجزایی تفکیک کنید که بتوانند به نحوی کرتبط با هم، موقعیت خود را تغییر دهند.

خیلی از پسر بچه ها لودر (Loader) رو دوست دارند. این ماشین غول پیکر و دوست داشتنی برای جابه جایی در موقعیت های تنگ و باریک، دارای بدنه نیمه متحرکی است که لودر را به دو جز مستقل تبدیل می کند. آیا برای خودرو ها نیز مشکل پارک وجود ندارد؟ شاید الهام گرفتن از این اصل و این وسیله راهگشا باشد. 

 

منبع عکس

۱۴ آبان ۹۳ ، ۱۱:۰۰ ۱ نظر
هادی آقازاده
پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۰ ق.ظ حمیدرضا مرآتی
چه ایده خلاقانه ای !!!

چه ایده خلاقانه ای !!!

What a Creative Idea !!!

?Why are some ideas look very creative and we have to admire them and their owners

If we find the answer, we can see that  what shall we do to generate creative ideas?,

or better, what shall we say is: how to think ?

 

هوالخلاق "

 

سلام ...

چه ایده خلاقانه ای !!!

چی میشه که بعضی از ایده ها خیلی خلاقانه و جذاب به نظر میرسن و وادارمون می کنند به تحسین کردن اونها و صاحبانشون؟!

تازگی ها این پرسش رو زیاد از خودم می پرسم. به نظرم اگه پاسخش رو پیدا کنیم می تونیم بفهمیم که برای خلق ایده های خلاقانه، چکار باید کنیم یا بهتر هست بگم: چطور بیاندیشیم؟! راستش رو بخواهید با بررسی چند نمونه از ایده هایی که به نظرم خلاقانه می اومدند ( و البته بازخوردهای جالبی رو از افرادی که این ایده ها رو بهشون نشون دادم گرفتم )، فکر می کنم جواب این سوال رو تا حدودی پیدا کردم! البته برای افرادی که با تریز آشنا هستند، چیز خیلی خارق العاده ای ( در عین خارق العاده بودنش! ) نیست، ولی وقتی که خودت یه چیزی رو که به صورت تئوری یاد میگیری، تجربه می کنی، با قاطعیت و حس دیگه ای اون رو با دیگران به اشتراک میگذاری، پس من هم به اشتراک میگذارم ... 

خب! اگه اجازه میدید میخوام ببینم این ایده سطل زباله چی داره که به نظر خلاقانه می رسه؟! من اینجا 5 تا عینک دارم... یا نه! می تونست شاید 5 تا قرص باشه یا شاید 5 تا کلاه، یا 5 تا نوشیدنی! یا شاید 5 تا ذره بین، یا حتی 5 تا انیکسین! یا ... مهم نیست این 5 تا چی هستند! مهم کارکردشونه که وقتی ازشون استفاده می کنم به من کمک می کنند از زاویه دیگه ای به ایده ها نگاه کنم ... 

 

 

عینک کارکردگرایی رو از روی میز بر میدارم و به چشمم میزنم و این دفعه از زاویه دید کارکرد به این ایده نگاه می کنم. از این نوع عینک زیاد داریم، بفرمایید شما هم بزنید به چشمتون تا با هم ببینیم... شما رو نمیدونم ولی من که چیزای جالبی دارم می بینم! 

می بینم که این سطل زباله در واقع اصلا سطل نیست! بلکه یه تیکه سیم مفتول هست که با توجه به شکلی که طراحی شده، در بالا و پایین، سه قسمت جدا از هم داره که برای کاری که باید انجام بدند، کافی به نظر می رسند. بیایید ببینیم که برخی از اجزای اصلی یک سطل زباله چه کاری رو انجام میدن؟!

 

فکر می کنم اصلی ترین کار رو قسمت پایین سطل زباله انجام میده که کارکردش تحمل وزن کیسه زباله و انتقال اون به سطح زمین هست. به عبارت دیگه یه واسطه هست بین زمین و کیسه زباله. قسمت بالا هم که معمولا همینطور که در تصویر مشاهده می کنید، کار خاصی رو انجام نمیده!

 

حالا دوباره به ایده سطل زباله خودمون ( که سطل نیست! ) نگاه کنیم که این کارکرد انتقال وزن کیسه زباله به زمین چه جوری تامین میشه؟ بله... توسط سه قسمت سیمی بالایی، نیروی وزن کیسه زباله به سه قسمت سیمی پایینی و سپس به زمین منتقل میشه... به همین سادگی! خب...کاری که من از یه سطل زباله برای نگهداری زباله های خشک، مثلا در جایی مثل محیط کار دارم، در عین سادگی و با یه طرح متفاوت که اصلا سطل هم نیست! داره تامین میشه. به نظرم چیزی که تا الان داره این ایده رو برام جذاب می کنه، برآورده شدن کارکرد مورد نظرم با با بیشترین سادگی ای که تا این لحظه از یه وسیله به نام سطل زباله دیدم، هست.

 

میتونیم عینک کارکردگرایی رو از روی چشممون برداریم. البته هنوز کارمون تموم نشده، بیاید قرص ایده آلی رو بخوریم... الان دیگه به هر وسیله ای نگاه کنیم، کنارش کسر ایده آلی ش رو میبینیم! بیاید به ایده مورد نظرمون یه نگاهی بندازیم...

 

به نظرم از نظر ایده آلی هم این ایده نمره بهتری از ایده سطل زباله های متداول میتونه بگیره! پس خلاقانه تر به نظر میرسه... .

 

بفرمایید نوشیدنی منبع گرایی!

میدونیم که منابع در دیدگاه تریز هر چیزی در درون و بیرون سیستم هستند که ازشون هنوز به اندازه تمام و کمال استفاده نشده. در سطل زباله های مشابه میبینیم که از قسمت بالایی سطل زباله معمولا در جهت کارکرد اصلی سطل زباله استفاده نمی شود و معمولا قسمتی برای اتصال در سطل زباله هست. ولی در این ایده جدید از قسمت بالایی و خاصیت فنری مانند سیم مفتول ( به عنوان یک منبع )، برای نگهداری کیسه زباله و تحمل وزن اون و انتقال به قسمت پایینی و سپس به سطح زمین، بسیار هوشمندانه و جالب استفاده شده.

بیایید با استفاده از ذره بین تضادیاب ببینیم چه تضادی در این ایده حل شده که خلاقانه به نظر می رسه! به نظرم در این ایده پارامتر بهبود داده شده "Device complexity" می تونسته باشه که در مقابل، با توجه به ساده شدن وسیله، معمولا پارامتر "Strength" وسیله مورد نظرمون کاهش می یابد. البته این چیزی هست که بنده توی ذره بین تضادیاب خودم می بینم و هرگز با اطمینان نمیتونم از صحت صد در صدی اون صحبت کنم! شاید شما پارامترهای دیگری رو ببینید... با نگاهی به ماتریس تضادهای تکنیکی، ماتریس به ما اصول 2 – 13 – 28 رو پیشنهاد میده. اصل 2 که در مورد استخراج قسمت های اضافی سیستم مورد نظرمون صحبت می کنه و پیشنهاد میده که فقط اون قسمتی که مورد نیازمون هست رو نگه داریم، که البته در این ایده مشاهده می کنیم که بر خلاف سطل زباله های متداول، دارای سطح دایره ای در بالا و پایین نیست و تنها سه قسمت در بالا و پایین نگه داشته شده است. اصل 13 معکوس کردن رو به ما پیشنهاد میکنه که همینطور که در منبع گرایی در موردش صحبت کردیم به جای استفاده از قسمت پایین سطل زباله، از قسمت بالایی برای تحمل وزن کیسه زباله استفاده شده است. اما اصل 28 که تعویض سیستم مکانیکی با یک میدان رو به ما پیشنهاد میده رو در این ایده نمی بینیم... البته همینطور که می دونیم لزوما تمامی اصل ها نباید استفاده شوند، ولی به نظر پیشنهاد خوبی میاد! مثلا تصور کنید زباله ها توسط یک میدان، در حالی که کنار هم جمع شده هستند در هوا معلق باشند! به نظر ایده خلاقانه ای میاد ...

فکر میکنم الان دیگه میدونم چرا وقتی این ایده رو برای اولین بار دیدم، مثل خیلی از آدمای دیگه، بی درنگ گفتم:

"چه ایده خلاقانه ای !!!"

منبع تصاویر

۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۹:۳۰ ۲ نظر
حمیدرضا مرآتی

تغییرات زمان بر است، باید جهت گیری هایمان درست شود، باید کتک هایمان را بخوریم تا درست شود

دکتر سورنا ستاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، چهارشنبه شب در گفت و گوی ویژه خبری شبکه دو سیما به موارد متعددی اشاره کرد. به اهمیت تجاری سازی فناوری، بحث نخبگان و جایگاه نخبگان، فعالیت های گذشته و فعالیت های پیش روی معاونت علمی ریاست جمهوری، اهمیت صندوق های سرمایه گذاری مخاطره پذیر، راه اندازی مراکز نوآوری، پشتیبانی از علوم و فناوری های نوین، توانمندسازی دانشجویان برای آشنایی با فضای کسب و کار و راه اندازی کسب و کارهای نوپا، سختی حرکتی اجتناب ناپذیر از اقتصادی کاملا نفتی به سوی اقتصادی دانش بنیان 

۳۰ مهر ۹۳ ، ۲۳:۱۹ ۱ نظر
سیدعلیرضا کاشی‌زاد
چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۰ ق.ظ میثم ملکی
سطح نوآوری در زنجیره تامین چگونه است؟

سطح نوآوری در زنجیره تامین چگونه است؟

Most innovations in supply chain management build on existing achievements and reconfigure known methods and technologies rather than invent new ones.


وقتی به پیشینه نوآوری در زنجیره تامین نگاه می کنیم متوجه می شویم که نوآوری هایی که در زمینه زنجیره تامین انجام شده بیش از آنکه نوآوری سطح بالا (یعنی بسیار خلاقانه) باشد از جنس توسعه دانش موجود بوده است.  مثال هایی از این نوآوری ها را در زیر ببینید:

سیستم تولید تویوتا: که در کتاب The Machine that Changed the World توسط جیمز وومک معرفی شد. منظور همان Lean Production یا تولید ناب است که برای مدتی هم در کشور ما موضوع جذابی بود و مانند بسیاری از موضوعات جذاب دیگر برای مدت کوتاهی حرفش بود و بعد از آن حرفش هم نبود چه برسد به اجرا.

سیستم بارگذاری مجدد مستمر ارائه شده توسط P & G که بعدها توسط سم والتون در IKEA هم مورد استفاده قرار گرفت.

خط مونتاژ فُرد: هنری فُرد ایده استفاده از خط مونتاژ در کارخانه اتومبیل سازی را از عملیات بسته بندی گوشت در امریکا گرفت و این ایده برای مساله خودش بومی سازی کرد. خط مونتاژی که او طراحی کرد زمان تولید هر اتومبیل را بیش از ده برابر کم کرد و باعث کاهش شدید قیمت خودرو شد. (در روزگار ما هم صنعت خودروسازی ایران به یک هنری فُرد نیاز دارد!!)

نه اینکه نوآوری سطح بالا با خلاقیت زیاد در زنجیره تامین شدنی نباشد اما به دلیل گستردگی موضوعات در زنجیره و تفاوت های ریز و درشت صنایع مختلف، نوآوری هایی که در این فضا بروز می کنند بیشتر از جنس نوآوری های مدیریتی هستند تا محصولی. اما در واقع نکته ای که موجب نوشتن این مطلب شد این است داستان نوآوری در زنجیره تامین هنوز هم دوران رشد خود را می گذراند. حتی اگر به صفحه Supply Chain Innovation دانشگاه MIT سربزنیم مطلب چشم گیری نمی بینیم. اگر در Google Scholar جستجو کنیم تعداد زیادی مقاله پیدا می شود اما وقتی به محتوای آنها سر می زنیم یا مملو از حرف های تکرای هستند یا نوآوری های سطح پایین (با خلاقیت کم) دارند. 

حرف از زنجیره تامین از اوسط دهه 80 میلادی شروع شد و از اواخر هزاره دوم موضوع پربحثی بود. آنچه همه تایید می کنند آن است که در گذشته شرکت ها با هم رقابت می کردند و امروز زنجیره ها با هم رقابت می کنند. راه موفقیت آن است که شرکت ها جایگاه مشخص خود را در زنجیره تامین شان تعریف کنند و با استفاده از تکنیک های توسعه زتجیره به ارتقا سطح عملکرد آن بپردازند. زنجیره تامین کارآمد آن است که بتواند انواع مختلف ضایعات را در مسیر فراهم کردن کالا یا خدمات برای مصرف کننده کاهش دهد بعلاوه یک زنجیره تامین موفق می تواند به سرعت خود را با شرایط جدید (تغییر در تامین مواد اولیه یا تغییر در تقاضا) تطبیق دهد.  

۳۰ مهر ۹۳ ، ۰۶:۳۰ ۰ نظر
میثم ملکی

پروژه پیمایش نوآوری ایران کلید خورد

بیشتر بخوانید

پشت صحنه

۲۷ مهر ۹۳ ، ۰۲:۰۰ ۳ نظر
سیدعلیرضا کاشی‌زاد